▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

اللهّم عجّل الولیک الفرج

تأثير عوامل اجتماعى و اقتصادى  و سياسى در تفكرات دينى

پرسش:

 

عوامل اجتماعى و اقتصادى و سياسى در تفكرات و عقايد دينى و اعتقاد به ظهور مهدى چه اثرى داشته است؟

پاسخ:

 

از ديدگاه جهان بينى الحادى همه امور و حوادث را بايد به علل تاريخى و مادى نسبت داد.

 

اما از ديدگاه جهان بينى دينى از بين تفكرات گوناگون و عقايد مختلف، آن چه اصيل و حق است منبع آن وحى و دعوت انبيا و درك فطرى خود بشر است كه از آن تعبير به هدايت عقل و فطرت و وحى و نبوت مى شود.

 

از نظر اين ديدگاه همه راه هاى انحرافى و افكار مضرّ معلول علل مادى و تاريخى و اغراض شخصى و نقص فرهنگ اجتماعى و تربيتى است و عقائد دينى مأخوذ از وحى و نبوت همه اصيل و واقعى هستند و زمينه اى در فطرت بشر دارند.

 

تاريخ و گذشت زمان و علم بشر و علل مادى آن ها را به وجود نمى آورد. بلكه منشأ اعتقاد به امورى چون مبدأ رسالت انبيا و امامت ائمه (عليهم السلام) و همه عقايد حقه عقل و فطرت انسانى و وحى عن الله است.

 

بر اين اساس حتى در پيدايش اعتقاد به ظهور مهدى منجى(عليه السلام) هيچ عامل اجتماعى يا اقتصادى يا سياسى مؤثر نبوده و نيست. منشأ و مأخذ آن اخبار انبيا و صحف آسمانى و رهنمودها و اخبار و سخنان شخص حضرت خاتم الانبيا (صلى الله عليه وآله وسلم)و حضرت اميرالمؤمنين و سائر ائمه (عليه السلام)است.

 

گرچه دعاوى دروغين در مورد مهدويّت بر اساس مقام پرستى و غرض هاى سياسى بوده است. مع ذلك از تحليل و شناختن ريشه اصلى بروز اين دعاوى و ظهور مدعيان دروغين به اين واقعيت هم مى رسيم كه يك حقيقت مسلّمى در كار بوده كه اين دعاوى و تحريفات در اطراف آن پيدا شده و دست آويز اشخاصى قرار گرفته است.

 

چنانكه در اصل اعتقاد به خدا و وحى و نبوت مى بينيم كه يك واقعيت هاى وجود دارد و زمينه قبول آن ها هم در دل مردم موجود است كه افرادى فرصت طلب از اين امر سوء استفاده كرده در طول تاريخ ادعاى خدايى يا پيامبرى كرده اند.

 

و مسأله مهدى (عليه السلام) نيز ـ چون از طرف خود پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)مطرح شده و صحابه از آن حضرت شنيده و بازگو كرده اند ـ يك واقعيّتى است كه مورد قبول همه بوده است.

 

به همين خاطر مورد سوء استفاده قرار گرفته است و افرادى آن را براى اغراض مختلف ـ كه در اغلب سياسى بوده است ـ دستاويز قرار داده اند.

 

اگر مسأله مهدويّت واقعيت نداشت، افرادى اين همه در اطراف آن به تحريف دست نمى زدند، پس اين سوء استفاده ها خود اين مطلب را ثابت مى كنند كه اين مسأله به عنوان يك واقعيت مورد پذيرش همه بوده است.

 

حوادث ممكن است بشر را به حقايق راهنمايى كند، همان طور كه حضرت ابراهيم (عليه السلام) آن موحد بزرگ، با استفاده از حوادث خداشناسى را به مردم آموخت.

 

آن حضرت چون شب شد ستاره اى را ديد، اول گفت: اين است پروردگار من. ولى چون ستاره غروب كرد گفت:

 

(لا اُحِبُّ الآفِلينَ)( [9] ).

 

]«غروب كنندگان را دوست ندارم!».[.

 

با استفاده از اين حادثه طلوع و غروب ستاره حضرت ابراهيم(عليه السلام) مردم را تعليم مى دادند به اين كه ستاره نمى تواند خدا باشد.

 

پس از آن ماه طلوع و غروب مى كند و از اين حادثه نيز نتيجه مى گيرد كه ماه هم خدا نمى تواند باشد.

 

سپس آفتاب طلوع و غروب مى كند و از آن هم به همان ترتيب نتيجه مى گيرد.

 

بدين وسيله از همه عقايد شرك آلود بيزارى مى جويد و مردم را به خالق جهانيان راهنمايى مى كند.

 

پس حوادث مى توانند انسان را به حقايق برسانند، اما حقايق اعتقادى را نمى توان معلول حوادث دانست.

 

بلى اين را مى توان گفت كه: گذشت زمان موجب تقويت اعتقاد مردم به آل على (عليه السلام)و رسوخ تفكر شيعى در دل هاى آن ها شد. اما اگر كسى بگويد تشيع و غيبت امام (عليه السلام) به مرور زمان مطرح و تكميل شده است اين حرف صحيح نيست چون دليل هاى زيادى كه به آن ها در بحث هاى قبلى اشاره شد اين نظر را تكذيب مى نمايد.

 

كسى نمى تواند بگويد اخبار ائمه (عليه السلام) كه همه را از زبان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)نقل فرموده اند، همه ساختگى مى باشند چرا كه تمامى آن ها علاوه بر تواتر به همراه خود قرينه هاى خارجى دارند، در حقيقت مثل خبر از شهادت عمار مى باشند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود:

 

«تقتلك الفئة الباغية»( [10] ).

 

]«تو را گروه ستم كار خواهد كشت».[

 

كسى نمى تواند بگويد بعد از اين كه عمّار به دست معاويه و لشكرش شهيد شد اين حديث جعل گرديد. يعنى حديث، معلول آن حادثه است. چرا كه قبل از اين واقعه اين روايت را صحابه نقل مى كردند. همين طور است مسأله امامت ائمه (عليهم السلام) كه از زبان سه نفر از آن ها يعنى على و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) نقل شده است كه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)فرمودند:

 

تعداد ائمه دوازده نفر است( [11] ) كه آخرين آن ها هم نام من است( [12] ) و در خارج همچنين واقع شده است. با اين حال كسى نمى تواند ادعا كند كه اين احاديث ساختگى مى باشند و بعد از وقوع اين امور ساخته شده اند.

 

*   *   *

[9] ـ سوره انعام (6)، آيه 76.[10] ـ بحارالانوار، ج 18، ص 123.

[11] ـ مدرك پيشين، ج 36، ص 286، ح 106.[12] ـ مدرك پيشين، ص 368، ح 233.

 

 



......................................... ............................................. ............................................... ........................................
.............................................. .................................

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 7 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , antidajjal.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com