▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

اللهّم عجّل الولیک الفرج

معرفی منبع تحریفها ودروغها درباره عاشورا
عضو گروه تحقیقاتی دانشنامه 14 جلدی امام حسین (ع) می‌گوید: بیشترین تحریفاتی كه درباره نقل قیام عاشورا انجام شده است، در مقاتلی مانند «ابی‌مخنف»، «اسرارالشهادة»، «نورالعین»، «منتخب طریحی» و مقاتلی كه در قرون اخیر نوشته‌ شده‌اند، وجود دارد.

به گزارش فارس، برخورد احساسی با واقعه عاشورا سبب ورود برخی از مطالب غیرواقعی در كتاب‌هایی است كه بیشتر آنها در قرون اخیر نگاشته شده‌اند. برای بررسی و شناخت انحرافات و خرافه‌هایی كه وارد مقاتل شده‌اند، میزگردی با حضور حجج اسلام سیدمحمود طباطبایی‌نژاد و امیرحسین ملك‌پور، اعضای گروه تحقیقاتی دانشنامه 14 جلدی امام حسین (ع) انجام شد كه گزیده‌ای از آن در پی می‌آید.

* حضرت قاسم (ع) در روز عاشورا ازدواج نكرد

حجت‌الاسلام ملك‌پور برای بیان و معرفی مطالب خرافی كه در مقاتل آمده و امروز از آنها در مجالس عزاداری امام حسین (ع) یاد می‌شود، سخنان خود را اینگونه آغاز می‌كند: خوشبختانه با افزایش آگاهی مردم، مطرح كردن مطالب خرافی به حداقل خود رسیده است و در جامعه خیلی‌ها به دنبال این هستند كه حرف‌هایی كه می‌زنند و روضه‌هایی كه می‌خوانند، همه صحیح و معتبر باشد. حتی در جلساتی كه با برخی مداحان شهر قم داشتیم، اشعار و روضه‌های خود را تصحیح می‌كردند؛ اما باز هر از ‌گاهی این مشكل دیده می‌شود كه از جمله مطالب خرافی در باره واقعه عاشورا، گرفتن مجلس عروسی حضرت قاسم (ع)، حجله‌بندی كردن و حنابندان است كه هنوز هم در برخی از مجالس به خصوص زنانه وجود دارد. این مطالب خرافی و از جمله مواردی است كه شهید مطهری آن را به شدت رد می‌كند.

* كتاب «اسرارالشهادة» مملو از انحرافات و مطالب خرافه است

وی ادامه می‌دهد: اباعبدالله (ع) تنها دو دختر دم بخت به نام‌های «فاطمه» و «سكینه» داشت. برخی از دختری به نام «زینب» یاد كرده‌اند و برخی هم به «رقیه» اشاره كرده‌اند كه سن آنها كم بود. دختران امام حسین (ع) را برخی 4 تن، برخی 3 تن و برخی 2 تن بیان كرده‌اند كه تنها 2 دختر بزرگ داشت كه آنها را به عقد پسران امام حسن (ع) درآورده بود.
ملك‌پور می‌افزاید: «فاطمه» همسر «حسن مثنی» بود كه شوهرش در واقعه كربلا زخمی می‌شود و تا مرز شهادت پیش می‌رود؛ ولی زنده می‌ماند. داماد دیگر امام حسین (ع)، «عبدالله بن حسن» بود كه «سكینه» را به عقد او درآورده بودند. البته در واقعه عاشورا دو «عبدالله بن حسن‌» حضور داشتند. یكی «عبدالله» یازده ساله كه در كربلا و در لحظات آخر در آغوش عمویش امام حسین (ع) به شهادت رسید و دیگری یك «عبدالله» دیگر كه از نظر سنی بزرگ‌تر بوده كه عقد «سكینه» را قبل از واقعه كربلا برای وی می‌خوانند و در جریان كربلا به شهادت می‌رسد. پس دختر دیگری برای ازدواج با قاسم باقی نمی‌ماند.
این محقق در ادامه با اظهار تأسف از مطالب منتشر شده در مقاتل ضعیف می‌گوید: متأسفانه در كتاب «اسرارالشهادة» به طرز فجیعی داستان حضرت قاسم (ع) بیان می‌شود. این كتاب می‌نویسد كه عروسی حضرت قاسم (ع) و یكی از دختران امام حسین (ع) در روز عاشورا اتفاق می‌افتد كه اصلاً زمان مناسب برای این كار نیست. در این كتاب این جریان تحریفی اینگونه بیان شده است كه در حین انجام مراسم عروسی، قاسم (ع) صدای رجز می‌شنود و به میدان می‌رود و جنگ می‌كند و بعد باز می‌گردد و شخص دیگری رجز می‌خواند و بار دیگر كه قاسم عزم میدان می‌كند، دختر به حالت گلایه می‌گوید پس دیدار ما چه می‌شود؟ و قاسم (ع) می‌گوید كه دیدار ما به قیامت! بعد دختر می‌گوید كه از كجا تو را بشناسم؟ قاسم (ع) آستین لباسش را پاره می‌كند و می‌گوید از این آستین پاره. بعد در جنگ شهید می‌شود. سرها را كه برای ابن‌زیاد می‌بردند، یك وزیر ایرانی درخواست می‌كند كه یك سر هم به ما بدهید تا ما هم شادی كنیم. سر قاسم (ع) را به او می‌دهند. وزیر آن را به ایران می‌آورد و مدت‌ها با این سر چوگان‌ بازی می‌كردند.
ملك‌پور با اظهار تأسف دوباره ادامه می‌دهد: كتاب «اسرارالشهادة» در ادامه در ده‌ها صفحه بحث می‌كند كه استخوان این بزرگان به این دلیل و آن دلیل محكم است و سر مشكلی پیدا نمی‌كرد. پس از مدتی یكی از زنان كه از نواده‌های «عمار یاسر» بود، شبی در خواب حضرت زهرا (س) را می‌بیند كه به او می‌فرماید:‌ «این سر فرزند من است و چرا با آن این رفتار را می‌كنید.» پیرزن صبح به پسرش می‌گوید كه حاضری سرت را به جای این سر بدهی؟ پسر موافقت می‌كند. پیرزن سر پسرش را می‌برد و آن را به جای سر قاسم (ع) برای بازی چوگان وزیر ایرانی و اطرافیانش می‌دهد. آنها سر را می‌برند تا چوگان بازی كنند؛ اما سر می‌تركد. دوباره باز می‌گردند و سر اصلی را می‌برند.
وی می‌افزاید: در ادامه این نقل كذب تاریخی آمده كه بالاخره تعدادی از كردها می‌آیند و این سر را می‌گیرند و بعد آن را در شمیران تهران دفن می‌كنند كه به امامزاده شاهزاده قاسم (ع) معروف می‌شود و متأسفانه هنوز هم هست.

* امامزاده قاسم دربند و بی‌بی‌زبیده شهرری جعلی است

ملك‌پور تأكید می‌كند: نویسنده این مقتل ضعیف؛ چون امام حسین (ع) تنها دو دختر شوهردار به نام‌های «فاطمه» و «سكینه» داشت، یك دختر خیالی برای امام حسین (ع) به نام «زبیده» درست می‌كنند كه در هیچ‌ یك از منابع تاریخی این نام وجود ندارد. نه در منابع معتبر و نه حتی در منابع ضعیف. «اسرارالشهادة»می‌گوید كه «زبیده» با «شهربانو» بعد از واقعه كربلا به ایران می‌آید كه «شهربانو» اصلاً در كربلا نبوده و هنگام تولد امام زین‌العابدین (ع) به شهادت رسید ـ چون زن اگر هنگام زایمان از دنیا برود، شهید است ـ به هر حال این «زبیده» خیالی با این «شهربانو» كه در كربلا نبوده به ایران می‌آید. الآن هم در شهرری قبری به نام «زبیده خاتون» وجود دارد كه مدعی‌اند همسر قاسم (ع) است.
وی می‌گوید: حالا اگر دقت كنید، می‌بینید كه «دربندی» نویسنده «اسرارالشهادة» از اهالی «دربند شمیران» بوده و می‌خواسته امامزاده قاسم (ع) و زبیده خاتون را درست كند و بعد وقتی سؤال می‌شود كه این روایت را از كجا نقل كرده‌ای؟ می‌گوید كه از یك كتاب فارسی قدیمی كه چون ورق‌های اول آن پاره شده است، نویسنده آن مشخص نیست! آیا می‌شود به این گفته استناد كرد؟ وقتی شهید مطهری (ع) این مطلب را می‌بیند برآشفته می‌شود و خیلی محكم جریان عروسی قاسم (ع) را رد می‌كند. این نه با عقل و نه با نقل‌های معتبر همخوانی ندارد.

* شب عاشورا كسی از امام حسین (ع) جدا نشد

ملك‌پور در ادامه اظهار می‌كند: از جمله مطالب مخدوش دیگر جریان شب عاشورا این است كه می‌گویند؛ اباعبدالله (ع) چراغ را خاموش كرد و بیعتش را برداشت و گفت كه هر كس كه می‌خواهد، برود و مردم پس از آن دسته‌دسته امام را تنها گذاشتند. اول اینكه این چراغ خاموش كردن در هیچ منبع معتبری وجود ندارد و این نقل منحرف از كتاب «دمعة‌الساكبه» كه در قرن سیزدهم و سال 1285 قمری نوشته شده است، آغاز می‌شود، در حالی كه این غلط است. در شب عاشورا كه حضرت بیعت را برداشت، نه تنها كسی نرفت؛ بلكه طبق برخی نقل‌های معتبر بیش از 30 نفر از لشگریان عمر سعد به امام حسین (ع) ملحق شدند. حتی حرف‌های دلگرم‌كننده‌ای از سوی اصحاب امام مطرح شد و اول شخصی كه صحبت كرد و دل امام حسین (ع) را گرم كرد، قمر بنی‌هاشم (ع) بود كه گفت: «بریم كه بعد از شما زنده باشیم؟ زندگی بعد از تو را نمی‌خواهیم.»
وی ادامه می‌دهد: «دمعة‌الساكبه» كتاب واسطه است. نویسنده آن ادعا می‌كند كه این مطلب را از كتاب «نورالعین» نقل می‌كند، كه خود كتاب «نورالعین»، یك كتاب مجهول با نویسنده‌ای مجهول است. برخی گفته‌اند كه مرحوم «اسفراینی سنی» كه در قرن‌های اولیه اسلام می‌زیست آن را نوشته كه البته كارشناسان آن را رد كرده‌اند. آنها كه تخصصی راجع به كتاب‌های قدیمی دارند، معقدند كه این نوع نگارش با نوشته‌های مرحوم «اسفراینی» همسو نیست. بعد جالب است كه حتی در «نورالعین» هم این حرف زده نشده است.
عضو گروه تحقیقاتی دانشنامه 14 جلدی امام حسین (ع) در ادامه سخنان خود می‌گوید: البته این را هم بدانید كه «نورالعین» به قدری ضعیف است كه آغاز جنگ امام حسین (ع) را از روز دوم یا سوم محرم عنوان می‌كند و می‌گوید كه در دوم محرم عده‌ای به شهادت رسیدند. نویسنده مجهول این كتاب دو شخصیت به نام عباس معرفی می‌كند كه یكی از آنها در روز سوم محرم و یكی از آنها در تاسوعا به شهادت می‌رسد. هر آدم منصفی كه حتی اگر محقق هم نباشد، با خواندن این مطالب متوجه كذب بودن آن می‌شود.

* بوسیدن گلوی امام حسین (ع) توسط حضرت زینب (س) قبل از جنگ امام صحت ندارد

ملك‌پور ادامه می‌دهد: مطلب انحرافی دیگری كه از مقاتل و كتاب‌های ضعیف به اذهان عمومی القا شده، بوسیدن گلوی امام حسین (ع) توسط حضرت زینب (س) قبل از جنگ امام است. این كتاب‌ها می‌نویسند كه وقتی امام حسین (ع) به میدان جنگ می‌رفت، حضرت زینب (س) به دنبال او می‌رود و می‌گوید: «مهلاً مهلاً یابن الزهرا (س) مادرم زهرا (س) وصیت كرده كه زیر گلوی تو را ببوسم.»
وی تأكید می‌كند: من خودم وصایای حضرت زهرا (س) را گردآوری و همه كتاب‌های نوشته شده درباره وصایای حضرت زهرا (س) را مطالعه كرده‌ام و در هیچ یك از این وصایا، این یك وصیتی كه بیان شده است را ندیدم.
ملك‌پور ادامه می‌دهد: وقتی جست‌وجو می‌كنیم كه اولین‌بار این موضوع كجا مطرح شده است، می‌بینیم كه برای نخستین بار در كتاب «انوارالمجالس» و در قرن سیزدهم یعنی در سال 1280 قمری و حدود 1200 سال بعد از واقعه عاشورا، این مطلب بیان شده است. بعد از آن هم در كتاب «تذكر‌ةالشهدا» كه در سال 1340 قمری و در قرن چهاردهم این مطلب منتشر شده است و نویسنده خودش تأكید می‌كند كه «این مطلب ضعیف است.»
وی می‌گوید: بیان این مطالب در شأن امام (ع) نیست. آیا او حاضر بود كه خواهرش در مقابل خیل دشمنان زیر گلویش را ببوسد؟ آیا امام حاضر بود كه ناموسش در جلوی دشمنان قرار بگیرد؟ باز تأكید می‌كنم كه جمله «مهلاً مهلا، یابن الزهرا (س)» را در هیچ یك از منابع معتبر حتی در كتاب‌های ضعیف را نیافتیم.

* حضرت زینب (س) در كوفه یا هیچ جای دیگر سرش را به محمل نكوبید

ملك‌پور،كوبیدن سر به محمل از سوی حضرت زینب (س) و جاری شدن خون را رد می‌كند و این نقل را از مطالب ضعیفی بر‌می‌شمرد كه متأسفانه منشأ حركاتی شده است و دشمن روی آن مانور می‌دهد و شیعه را متهم به وحشی‌گری می‌كند.
وی می‌گوید: نوشته‌اند كه وقتی در كوفه حضرت زینب (س) خطبه می‌خواند، برای ساكت كردن او سر بریده امام حسین (ع) را به او نشان می‌دهند كه ایشان طاقت نمی‌آورد و سر را به چوب محمل می‌زند و می‌ببینند كه خون تازه از زیر محمل جاری شده است. این نقل معروف به نقل «مسلم جسّاس (گچ‌كار)» است. این موضوع در كتاب ضعیف «نورالعین» است كه نه نویسنده‌اش و نه سال تألیفش مشخص نیست و نه اینكه توانسته جریان عاشورا را درست ترسیم كند و پر از مطالب كذب است كه با منابع تاریخی منطبق نیست.
وی ادامه می‌دهد: این مطلب البته در كتاب «منتخب طریحی» كه در سال 1085 قمری یعنی قرن یازدهم آن را نوشته‌اند بیان شده است. شیخ عباس قمی هم در «منتهی‌الآمال» این نقل را در صفحه 483 می‌نویسد و تأكید می‌كند كه این را نخوانید و آن را رد می‌كند و می‌نویسد كه اصلاً بعید است كه حضرت زینب (س) كه از سوی امام حسین (ع) مأمور به صبر بوده، این بی‌صبری را انجام دهد.
ملك‌پور می‌گوید: یك‌هزار سال پس از واقعه عاشورا این حرف نبوده و از قرن یازدهم به بعد مطرح شده است. به خصوص اینكه حضرت زینب (س) بالای محمل بوده و همه این صحنه را دیده‌اند و باید در برخی نقل‌ها آمده باشد اما به مدت یك‌هزار سال این قضیه مسكوت است و بعد یك كتاب ضعیف این را مطرح كند كه قابل اعتماد نیست و این در حالی است كه نقل مشهوری داریم كه در آن امام حسین (ع) حضرت زینب (س) را سفارش كرده كه «بی‌صبری نكن و صورت مخراش!» كه خوب؛ سر به محمل زدن، بدتر از صورت خراشیدن است. اگر بود، قاعدتاً باید در چند منبع متقدم این موضوع می‌آمد و مسلماً این باطل است.
 


......................................... ............................................. ............................................... ........................................
.............................................. .................................

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 7 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , antidajjal.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com