▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

اللهّم عجّل الولیک الفرج

اضافه برين بيش از سى نفر از محدثين و حديث شناسان درجه بالاى سنى اعتراف به تواتر احاديث مهدى منتظر نموده كه شرحش بنظر ميرسد ،همچنانكه حداقل بيست و پنج نفر از علماى حديث شناس سنى اعتراف به صحت وقابل استناد بودن احاديث مهدى منتظر كرده اند و با روى سخن به علما و دانشمندان سنى مى گوئيم: اگر اين همه كتاب و مصادر و منابع حديثى ، تفسيرى ، تاريخى ، و كلامى كه بيانگر حقايق مربوطه است صحيح و برخوردار از اعتبار اسلامى است كه ديگر جاى شبهه اى باقى نمى ماند و زمينه اى براى ايراد اباطيل مطرح شده وسيله پرفسور . . . نيست و اگر فاقد اعتبار است و مندرجات آنها دروغ و ساختگى ميباشد پس بايد با خط سرخ كشيدن روى اين كتابها ، آنها را از صحنه آثار اسلامى و سنت نبوى خارج و از اين پس ديگر مطرح و مورد استناد واقع نشود .

اكنون نخست مى پردازيم بذكر فهرست اسامى صحابه ناقل احاديث مهدى موعود منتظر و از آن پس به فهرست اسامى معترفين به تواتر آن احاديث و صحت و قابل استناد بودن آنها:


 

 

تذكر

 

نظر به اينكه از قرار اطلاع آقاى پرفسور روحى قيفلانى نويسنده كتاب « مذاهب اعتقادى اسلامى در عصر ما » ــ كه متضمن مقاله موضوع بحث تحت عنوان « مهدى !» است ([1] [2] ) ــ سنى حنفى مى باشد و معمولا با شيعه غير مربوط بلكه طبعا ازتشيع دور و از پيروى امام اميرالمؤمنين على(عليه السلام) رويگردان و آن راباطل مى داند ما هم در نگارش و تنظيم اين مقاله كارى به كار شيعه و استفاده از منابع مربوط به آن نداشته ،

بلكه سراسر مقاله و صد در صد نقليات حديثى و تاريخى و اعترافى آن مبنى بر استفاده از منابع مربوطه و معتبر اهل تسنن است ، با ارائه آدرس دقيق ، تا اگر جناب پرفسور روحى واقعا يك مسلمان سنى است ناگزير در حداقل هم كه باشد به مندرجات مسلم و بدور از دروغ و دروغبافى منابع اهل تسنن و نيز به احاديث متواتر و قطعى الصدور نبوى و مطرح شده در آن كتابها تن در دهد و سر تسليم فرود آورد و از نوشته هاى خود ( مبنى بر سرنخ گرفتن عقيده به مهدى منتظر در اسلام از عقايد يهود و نصارى و نيز انكار احاديث مربوط به مهدى منتظر عج ) كه غربال شده اباطيل مستشرقين يهودى و مسيحى است عذرخواهى كند ، ودر راستاى مذهب شناسى آن هم در غالب كتاب كلاسيك دانشگاهى آبروى خود را حفظ و آسيب وارده بر آن را ترميم نمايد ،

و يا جرأت بخرج دهد و صاف و صريح بگويد: هرچند من مسلمان سنى هستم ولى مصادر و منابع مربوط بدانها را قبول ندارم و بايد آنها را در زباله دان تاريخ ريخت تا ديگر مسلمانان تكليف خود را بهتر بدانند.

وگرنه ما با مسلمان نه سنى نه شيعه بلكه بلندگوى مستشرقين و اشاعه دهنده مزخرفات آنها و جيره خوار بيگانگانِ دشمن اسلام كارى نداشته و نداريم ،

اما خواه و ناخواه براى آگاهى خوانندگان كتابهاى چنين افرادى و پى بردن به غرض ورزى و خيانت هاى دينى يا اشتباه كارى هاى اين گونه نويسندگان ، اين مقاله را تنظيم و به خوانندگان حقيقت جو تقديم ، تا سيه روى شود هر كه درو غش باشد ، وما هم حداقل دين شرعى و انسانى خود را ادا نموده باشيم.

آقاى پرفسور روحى نويسنده مقاله « مهدى » اولين سرنخى كه ارائه داده و خواسته است بر اساس آن و با درجا زدن عقيده به مهدى منتظر را باطل وبى اساس وانمود كند ، معتقد بودن يهود و نصارى و ديگر فرق غير اسلامى باشد به مصلح جهانى و انتقام كشنده از ستمگران و خلاصه هر دسته از فرق غير اسلامى درحال انتظار آمدن او و قيام جهانى اش بسر مى برند و بر اين اساس وانمود مى كند كه عقيده به مهدى منتظر و انتظار ظهورش فاقد اصالت اسلامى مى باشد و سرنخ گرفته از عقايد يهود و نصارى و بودائى ها و هندى ها است.

در حاليكه بابررسى كوتاهى پيرامون مايه هاى عقيدتى عموم اديان و فرق غير اسلامى از ديدگاه قران و ديگر منابع اسلامى و غير اسلامى بدين نتيجه مى رسيم كه مشتركات عقيدتى مسلمانان با ديگر فرق دينى و مذهبى جهان فراوان و در حدّ غير قابل انكار است ، ولى بهيچ عنوانى اشتراك عقيدتى دليل بر بطلان عقايد اسلامى و بيراهه روى مسلمانان نخواهد بود.

از باب مثال مسلمانان در اصل عقيده به خدا و وجود آفريدگار جهان با يهود و نصارى و حتى با بت پرستان مشتركند ، اما در چگونگى و كمّ و كيف صفات سلبيّه و ايجابيّه الهى با هم اختلاف دارند.

يهود ونصارى براى خدا قائل به فرزندند ، ولى مسلمانان به چنين چيزى معتقد نبوده و نيستند.

قران مجيد درباره يهود ونصارى فرمايد:

قالت اليهود عزير ابن اللّه و قالت النصارى المسيح ابن اللّه )

( توبه ، آيه 30 )

يهود گويند عزير پسر خداست ونصارى گويند مسيح پسر خداست.

نيز قران فرمايد:

قالت اليهود و النصارى نحن ابناء اللّه و . . . )      ( مائده ، آيه 18 )

يهود و نصارى گفته اند ما پسران خداوند هستيم. . .

نيز قران مجيد فرمايد:

و قالت اليهود يداللّه مغلولة غلّت ايديهم ولعنوا بما قالوا )

( مائده ، آيه 64 )

يهود گويند: دست خدا مغلول و به زنجير بسته است. دستهايشان بسته باد و بخاطر اين سخن ملعون و از رحمت الهى دور باشند.

و اين در حالى است كه مسلمانان عقيده به چنين چيزى ـ كه نشانگر ضعف خدا و محدويت قدرت و اخيتار اوست ـ ندارند.

پس بطور خلاصه اگر اشتراك مسلمانان ــ مخصوصا شيعه ــ با يهود ونصارى در عقيده به مصلح جهانى به نام مهدى منتظر يا ديگر عناوين دليل بى اصالت اسلامى بودنِ عقيده به مهدويت است ، نيز اشتراك مسلمانان با يهود و نصارى در عقيده به خدا و مبدء آفرينش مستلزم بطلان خدا پرستى و عدم اصالت و ريشه دارى عقايد توحيدى است ، نستعيذ باللّه.

آرى اگر اشتراك در بعضى عقائد حقّه دينى بافرقه هاى باطل و بيراهه رو موجب بطلان و بهانه تخطئه از آن عقايد حقه باشد ، پس در صورتيكه افرادى شياد ، فريبكار و رياست طلب از عنوان نبوت و شئون پيغمبرى سوء استفاده نموده و دعواى نبوت كردند و حتى هزاران نفر مردم فريب خور را فريب داده و بيراهه بردند ، بايد منكر مقام نبوت و موضوع فرستاده خدا شد و تمام دلائل عقلى و نقلى مقام نبوت و معجزات او را به باد مسخره و انكار گرفت.

به دليل آنكه موضوع نبوت در بين پيروان پيامبران دروغين مطرح است و برخوردار از اصالت نيست ، وبه قول شاعر اين رشته سر دراز دارد كه بايد با اين طرح هرگونه سوء استفاده خائنانه يا جاهلانه ــ ازعناوين و شئون دينى و مقام نبوت ، خلافت ، امامت ، آيات قرانى ، احاديث نبوى و احكام مسلمه اسلام ــ تلقى به دليل شود بر بطلان اصل نبوت و خلافت و امامت و بر بطلان اصل آيات و احاديث و احكام مورد سوء استفاده هاى مختلف و باز نستعيذ باللّه.

در پايان شيخ محمد خضر حسين اين مطلب را بدين گونه مطرح و پاسخ گفته: كه اگر مردم از فهم حديث نبوى سوء استفاده كردند يا نتوانستند آنطوريكه بايد وشايد حديث را منطبق با هدف اصلى از ايراد آن نمايند ، و در نتيجه مفاسدى را به بار آورد ، شايسته و سزاوار نيست كه اين سوء استفاده يا ناتوانى بر انطباق با هدف ، داعى به شك در صحت حديث شود و بهانه براى انكار و تكذيب آن([2] [3] ).

نيز ناصرالدين آلبانى همين موضوع را با ديگر عبارت ردّو ايراد نموده كه بخاطر اختصار نيازى به ذكر متن آن نباشد([3] [4] ).

در پايان اين مقال مى گوييم: وااسفا به حال يك مسلمان استادِ متخصص « تاريخ مذاهب اسلامى » كه با عقائد اسلامى اين چنين برخورد عاميانه يا مغرضانه و جسورانه نمايد و دين و قلم خود را به باد مسخره گيرد و دست كم تعدادى از شاگردان خود را گمراه نمايد كه بايد در روز حساب پاسخگوى آن باشد.

مهدى فقيه ايمانى

 



 

 

 


......................................... ............................................. ............................................... ........................................
.............................................. .................................

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 9 / 9 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , antidajjal.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com