▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

اللهّم عجّل الولیک الفرج

 

 

 

هشدار! هشدار!

مسيحيت صهيونيستي و تخريب بيت المقدس شريف!

  با تشکر از پايگاه اينترنتي جمعيت دفاع از ملت فلسطين  www.palestinengo.com

 

 

 

 

 

 

 

بسمه تعالي

مسيحيت صهيونيستي و راز تخريب بيت المقدس

موضوع صحبت ما در اينجا تخريب مسجدالاقصي و چرايي و چگونگي اين مساله است. بايد بدانيم كه تخريب مسجد الاقصي بخشي از مأموريت مسيحيان صهيونيست است. اما پيش از آنكه به موضوع مسيحيت صهيونيستي و مأموريتشان در تخريب مسجد بپردازيم، لازم است به يك نكته اشاره كنم و آن هم اينكه وقتي درباره مسيحيت صهيونيستي صحبت مي كنيم مخاطبان به ما مي گويند كه اين نحو بيان مطلب باعث ترساندن دوستان و قوي نشان دادن دشمن مي شود. اما در واقع اين طور نيست ما بايد دشمن را همان گونه كه هست و همان طور كه رفتار مي كند، بشناسيم تا بتوانيم تحليل درستي از شرايط داشته باشيم و موضع گيري مؤثر و صحيح اتخاذ كنيم. اگر شناخت ما از دشمن سطحي، ناقص و اشتباه باشد موضع گيري ما نيز اشتباه و بي تأثير خواهد بود.مثلا يك موضوع اساسي كه ذهن مخاطبان ما درگير آن است. اين است كه «آيا اسرائيل ژاندارم آمريكا در منطقه است يا آمريكا ژاندارم اسرائيل»؟

اين مسأله مهمي است كه بايد به آن پرداخته و پاسخ داده شود. بر خورد سطحي و نا آگاهانه با اين جريان بي پايه، مخرب و مزخرف باعث لطمات جبران ناپذيري به جهان اسلام خواهد شد. ما بايد بدانيم كساني كه امروز در عراق و افغانستان روبروي ما هستند چه كساني هستند؟ چه كساني اين دو كشور را اشغال كرده اند؟ جريان مسيحيت صهيونيستي همان جرياني است كه بحث وطن گزيني را تحت عنوان بازگشت قوم يهود مطرح كرد. بسيار پيش از اينكه آقاي هرتزل در كنفرانس شهر بال سوئيس آن را مطرح كند. تشكيل دولت اسرائيل يكي از ميوه هاي تلخ اين جريان است كه با آن رو در رو هستيم. چهره هاي سر شناسي از قرن ها پيش دنبال وطن گزيني براي قوم يهود بوده اند. آقاي اسحاق نيوتن و ژان ژاك روسو از جمله اين چهره ها هستند.

نطفه جريان مسيحيت صهيونيستي در انقلاب لاهوتي مارتين لوتر (نهضت اصلاح ديني ) بسته مي شد اما تحت تأثير جريان هاي تاريخي گسترده قرار مي گيرد تا اينكه در انگلستان رسماً اعلام موجوديت كرد. نقش كساني مثل آقاي داربي و بلاكستون در اين قضيه بايد بررسي  شود تا بدانيم چه كساني پيشنهاد نظريه وطن گزيني را به تئودور هرتزل دادند؟ آيا هرتزل آدمي متدين بود يا لائيك د؟ آيا دنبال وطن گزيني بود يا دنبال دين محوري؟ اگر درست متوجه شكل گيري جريان مسيحيت صهيونيستي نشويم فكر مي كنيم صهيونيزيم دنيا را قبضه كرده در حالي كه هيچ وقت از خودمان نپرسيديم كه صهيونيسيم را چه كسي حمايت مي كند؟ آيا تا به حال فكر كرده ايد كه چرا آمريكا به دنياي اسلام با يك ميليارد و خرده اي جمعيت و با اين همه امكانات و منافع پشت مي كند و از اسرائيل حمايت مي كند آن هم با اين جمعيت محدود؟

در حالي كه بايد بدانيم كه جريان مسيحيت صهيونيستي در حال حاضر سكان دار و حاكم بر كاخ سفيد است. جريان مسيحيت صهيونيستي با سوء استفاده از مفاهيم و تعابير ديني و با تكيه بر جنگ آخرالزمان در قالب جنگ آرماگدون و يا تقابل نيروهاي ياجوج و مأجوج، تقابل نيروهاي خير و شر را مطرح مي كند و خود را به عنوان نيروي خير و دنياي اسلام را نيروي شر معرفي مي كند. نابود كردن مسلمانان و اسلام را به نفع بشريت و تاريخ معاصر قلمداد مي كند.

خانم رايس وزير خانه آمريكا مدرس كتاب مقدس است هم او و هم پدرش تورات را تدريس مي كنند. اينها هستند كه به رئيس جمهور آمريكا خط مي دهند كه با چه ادبياتي صحبت كند و موضع گيري داشته باشد. و گرنه جرج بوش بلدنيست با ادبيات مذهبي و توراتي صحبت كند. عبارت محو شرارت كه او به كار برد ادبيات توراتي بود. در حال حاضر سرمداران كاخ سفيد هم عضو اين جريان هستند.

موضوع مسيحيت صهيونيستي صرفاً يك بحث تئوريك نيست كه فكر كنيم از بين همه مذاهب و فلسفه ها و مكاتبي كه مطرح مي شود اين هم يك موج است كه مي آيد و مي رود. بلكه اين جريان بعد عملياتي دارد و در سياست خارجي، تبليغات فرهنگي، زمينه هاي سياسي و امنيتي نمود پيدا مي كند. اين جريان سياست خارجي آمريكا را در مقابل كشورهاي اسلامي فلسطين و عراق و ساير كشورهاي عربي تعيين مي كند. در فيلمي كه به شما نشان مي دهم يك كشيش مسيحي صهيونيستي  گزارش مي دهد كه در فلسطين و عراق كشورهاي آفريقايي چه كارهايي انجام داده است. در حالي كه در كشورهاي اسلامي و جهان سوم به شدت جدايي دين از سياست را تبليغ مي كنند اما در سياست خارجي آمريكا، نفوذ و تأثير دين را به خوبي مشاهده مي كنيم گر چه كه آن دين، دين تحريف شده يهودي است. در حال حاضر كه عراق در اشغال آنهاست به شدت جدايي اين سياست از تبليغ مي كنند و برخي فعالان ساده لوح كشورهاي اسلامي هم باور كرده اند.

اما خود آمريكا از آموزه هاي توراتي براي تبيين شرايط آخرالزمان و جنگ آرماگدون استفاده مي كند و از اين جنگ ها كه عليه كشورهاي اسلامي به راه انداخته است، تحت عنوان جنگ مقدس نام مي برد و ادعا مي كنند بر اساس پيشگويي هاي توراتي اين جنگ ها به وقوع خواهد پيوست آن هم سبراي تصرف و نابود كانون هاي خطر.  حال در كنار اين ادعا جالب است بدانيد قبل از آن كه آمريكا به عراق حمله كنند گروهي از كشيشان اوانجلي كه صهيونيست نبودند خواستند با رئيس جمهور آمريكا ملاقات كنند و تبعات حمله به عراق را شرح بدهند اما رئيس جمهور به آنها وقت ملاقات نداد.

وقتي كه مي خواست جنگ عراق را شروع كند ادعا كرد كه من به نام رب خداوند اين جنگ را شروع مي كنم. در همان زمان وقتي كه پاپ سژان پل دوم مطرح كرد كه اين جنگ عليه تمام ارزش هاي ديني و اخلاقي است، تمام رسانه هاي تحت حاكميت جريان مسيحيت صهيونيستي او را مورد هجوم و حمله قرار دادند كه تو آنتي كرايس (ضد مسيح ) هستي. چطور به خودت جرأت مي دهي كه چنين سخن بگوئي؟ اين جنگ، جنگ مقدس است.

اين جريان در حال حاضر بيش از يك هزار شبكه تلويزيوني ديني دارد كه هزار و سيصد شبكه فقط در آمريكا فعال است هفتاد مركز تربيت مدرس و كشيش دارند. در همه كشورهاي دنيا نخبگان را انتخاب مي‌كنند و هر شعباتي كه دارند آنها را با هدف ترويج مفاهيم و ارزش هاي جريان مسيحيت صهيونيستي تربيت مي كنند. يكي از كشيش هاي مسيحي صهيونيست در مصاحبه با شبكه الجزيره به صراحت اعلام كرده است كه تا سال 2015 دست به محالات مي زنم و كارهاي نشدني را انجام مي دهم و نيمي از جوانان كشورهاي عربي را مسيحي صهيونيست مي كنم.

در حال حاضر دو تيپ از ارتش اسرائيل در شمال عراق حضور دارند. سؤال اين است كه اين نظاميان در آنجا چه كار مي كنند؟ حدود 60 شركت آمريكائي در عراق فعال هستند. آنها حتي براي نجف اشرف برنامه ريختند. ادعا مي كنند كه حزقيال نبي – كه از پيامبران قوم يهود است در آنجا دفن شده و آنجا بايد عبادتگاه ما باشد. آنها براي شرايط آخرالزمان هفت مرحله در نظر گرفته اند و ادعا مي كنند كه الان در مرحله ششم قرار دارند و اين مرحله به جنگ آرماگدون ختم مي شود و تكليف همه نيروهاي شر در اين جنگ مشخص مي‌شود و منظور از نيروهاي شر هم جهان اسلام و شيعيان هستند. خبر بسيار مهمي در شماره آخر نشريه موعود[1] منتشر شده بود كه فرزند دبير هيأت علمي سني‌هاي عراق با يكي از مقامات عالي رتبه سيا و موساد در كشور قطر ملاقات كرده است.كشور قطر واسطه اين ملاقات بوده است. در اين ملاقات مطرح شده كه نگذاريد ابتكار عمل در عراق به دست شيعيان بيفتد. به همين دليل نيز روي شهر نجف دست گذاشته اند، چون كانون مبارزه عليه آنها نجف است. اين شهر با وجود مزار متبرك آقا اميرالمومنين (ع) و حوزه علميه نجف با قدمت هزار ساله بسيار مهم و استراتژيك است.

يك شعاع از شيعگي در ايران ببينيد چه كرده؟ شعاع ديگر اين نور در لبنان ببينيد چه كرده؟ آقاي نخست وزير لبنان به حزب الله التماس كرده كه دو نفر از حزب الله در كابينه مسئوليت بگيرند. حال سؤال اينجاست آيا در كنار بحث مسيحيت صهيونيست و يهوديت صهيونيست مسلمان صهيونيسم داريم؟ مي گويند براي رعايت حرمت اسلام نگوييم مسلمان صهوينست، به اما وقتي خانم امير قطر شيخه موضعه در تشييع جنازه اسحاق رابين شركت مي كند و از معاون وزير آموزش و پرورش اسرائيل در همايش تعليم و تربيت دعوت مي كند چه عنواني مي توان براي او به كار برد؟ وقتي بزرگترين پايگاه عملياتي آمريكا در خاورميانه در قطر است. اسم اين را چه بگذاريم؟

مسلمان صهيونيست نه، اسلام صهيونيستي هم ممكن است داشته باشيم امام فرمود اسلام آمريكائي در مقابل اسلام ناب محمدي (ص) ما با كلمات بازي مي كنيم. اين واژه معناي خاص خودشا را دارد و ربطي به اسلام ندارد. حتي در جهان مسيحيت هم خيلي از مسيحي ها صهيونيست نيستند. علاوه بر كاتوليك و ارامنه در خود مذهب پروتستا نيتسم مهم اين ها را قبول ندارند.

حال به سناريو تخريب مسجد الاقصي بپردازيم. اينها براي رسيدن به هدف خود چند ايستگاه عمده تعريف كرده اند. يكي از ايستگاه هاي عمده آنها مسجد الاقصي است. الان 80  درصد زير مسجد الاقصي خالي شده و امروز و فرداست  كه مسجد فرو بريزد. چون مسيحيان صهيونيست يكي از شرايط بازگشت مسيح را تخريب مسجد الاقصي مي دانند. بسيار قطعي و مصر هستد. فقط منتظر زمان مناسب براي اقدام هستند. جهان اسلام كه مي دانيد چه وضعيتي دارد. جهان عرب هم به مراتب وضع بدتري دارد. عدم وحدت، چند دستگي در جهان اسلام . جهان سوم هم كه كاسه گدايي برداشته و دنبال گروه هشت مي رود كه «آقا تورا به  خدا بده در راه خدا» چه كسي مي خواهد از تخريب مسجد جلوگيري مي كند؟ چرا مسجد الاقصي را مي خواهند خراب كنند؟ ادعاشان اين است كه هيكل سليمان آنجاست. خود يهودي ها، تاريخ دان ها و جامعه شناسان معتبر يهودي مي گويند اصلاً هيكل سليمان وجود ندارد. در حالي كه آنها با استفاده از ابزارهاي قدرت رسانه و تبليغات مي گويند هيكل سليمان هست زير مسجد هم هست. حالا خراب كرد يدو هيكل سليمان نبود آن وقت چه؟ مي گويند فعلاً داريم جستجو مي كنيم.

مسجد الاقصي از دير باز مكان مقدسي بوده و هيچ ربطي به مسائل سياسي و تبليغاتي ندارد. قبه الصخره آن طور كه در كتاب كاشف نقل شده و بر اساس اثبات تاريخي، صخره اي است كه حضرت يعقوب در آنجا عبادت مي كرده بسياري از انبيا قبل از حضرت عيسي و موسي عليهم السلام در آنجا عبادت مي كردند. ربطي به قوم يهود ندارد. بنيانگذاران بيت المقدس يهودي نبودند. ساليان سال اين شهر به بركت بقعه مقدس ساخته شده و آباد بود. يبوسي ها از جزيره العرب مي آيند و در كنار كوه صهيون سكني مي گزينند و اولين خشت بيت المقدس را سالم يبوسي كه از عرب هاي كنعاني بود بنيانگذاري مي كند. از زماني كه خليفه دوم بدون خونريزي آن سرزمين را فتح كرد به ساكنان آنجا و همه خدم و حشم و وابستگان نشان غير از يهودي ها امان نامه داد كه از هر خطري در امان هستند. اما اين قرارداد يك تبصره داشت كه بعضي مي گويند در همان زمان عمر اين تبصره نوشته شد بعضي مي گويند بعد از او اين تبصره به قرارداد اضافه شد كه اين حريم بيت المقدس حريم اسلام است و از آن موقع در اختيار مسلمانان است.

علاوه بر اين كشيش اگوستين كه تمام فرق مسيحي به اعتبار سخن او اعتقاد دارند اعلام كرد كه پس از بر انگيختگي دين مسيح ديانت يهود منسوخ شد و تمام دنيا هم اين سخن را قبول كرد. راما مسيحيان صهيونيست ادعاي اين است كه بعد از تخريب، هيكل اوليه ساخته مي شود و جنگ آرماگدون و اتفاق مي افتد و در اين جنگ تمام ارتش هاي بشري رو در روي هم مي ايستند. و پس از نابودي سپاه دشمن، سپاه شر و بدي، سپاه خير كه طرفداران حضرت عيسي مسيح (ع) هستند به پيروزي مي رسند و پيامبر صلح از آسمان ها به زمين رجعت خواهد كرد. همه اديان به او ايمان خواهند آورد. او منجي قوم يهود است و آنها را به سرزمين موعود هدايت مي‌كند و روزگار طلايي آغاز مي شود. آنان در همه اين تحليل ها نيز به تورات استناد مي كنند. در حالي كه موقعيت سياسي منطقه نشان مي دهد كه ظرفيت وقوع چنين جنگ عظيمي- كه به عبارتي سيصد ميليون و به روايت ديگري 3 ميليارد بشر در آن كشته مي‌شود- در آن منطقه نيست. زيرا منطقه هارمجدون (آرماگدون)  يك دره كوچك و محصور است كه الان در آنجا كشاورزي مي شود. در حالي كه  بر اساس ادعاي مسيحيان صهيونيست بزرگ ترين و پيشرفته ترين ارتش هاي دنيا با سلاح هاي اتمي در آنجا به جنگ خواهند پرداخت. و اين پيش بيني را بر اساس تورات مي گويند. در آيه 16 از فصل 16 مكا شفات يوحنا آمده است: (آن گاه كه لشكريان را در منطقه اي به نام هارمجدو گرد آوردند) داستان اين آيه به روايتي مربوط به بخت النصر و به روايت ديگر مربوطه به تيتوس است. پس چه ارتباطي به الان دارد؟ آقايان مسيحيان صهيونيست كه به عصمت حرفي كتاب مقدس معتقدند، و مي گويند حق نداريم در اين كتاب تعبير و تفسير داشته باشيم. چطور اين مسأله را (وقوع جنگ آرماگدون) براي اين زمان تلقي مي كنند؟ چه كسي مي تواند ثابت كند اين داستان آرماگدون كه در مكاشفه يوحنا آمده به همين سقوط صدام و حضور نيروهاي آمريكائي در عراق مربوط مي شود؟ چه كسي مي تواند ثابت كند كه حمله آمريكا به عراق در راستاي تحقق پيشگوئي هاي توراتي است؟ تا كنون چند بار در طول تاريخ بابل سقوط كرده؟ چه دليلي داريد كه حسب ادعاي اينان سقوط صدام همان سقوط بابل[2] است كه در انتقام از سبعه بابلي صورت گرفته؟

مگر يك بار عراق به دست انگليسي ها سقوط نكرد؟ مگر قبل از اين عراق به دست نيروهاي ساساني فتح نشد؟ مگر كوروش، بخت النصر را فراري نداد و بسياري از يهوديان را به سرزمين فلسطين بر نگرداند؟... اما مرتب اين مسأله را با شيوه هاي مختلف، كتاب، روزنامه، فيلم، اسلايد، كامپيوتر، اينترنت و رسانه هاي تصويري و به عبارتي كليساهاي تلويزيوني و ... تبليغ مي كنند. امروز يكي از بزرگترين مأموريت هاي كليساهاي تلويزيوني بسترسازي جدي براي تخريب مسجد الاقصي است. يكي از اين مبلغين مذهبي به نام آقاي بنهين، كه هندي الاصل و مقيم انگليس و در آمريكا بسيار فعال است. برنامه اي دارد كه در آن برنامه به صورت انيميشن تخريب تدريجي بيت المقدس و بناي هيكل يا معبد سليمان به جاي آن را نشان مي دهد و شعار اصلي برنامه همين است.

ما هنوز اندر خم يك كوچه هستيم. ما تازه اين بحث مسيحيت صهيونيستي را دو يا سه سال است كه در ايران مطرح مي كنيم. درباره شناخت اين جريان و كالبد شكافي آن، نقاط ضعف و قدرت آن رجال سياسي و رجال ديني آنها و ابزارهايي كه در اختيار دارند، از بهره‌برداري هاي آنها از دين و مفاهيم ديني و از اينكه بودجه اينها از كجا تأمين مي شود و تشكيلات اينها و ساير موارد را بايد بشناسيم. بايد اهداف دراز مدت آنها تشريح بشود. اگر اين كار را انجام ندهيم مدام به غلط تكرار مي كنيم كه: اسرائيل ژاندارم آمريكا در منطقه است. صهيونيزيم بين المللي را مطرح مي كنيم اما آن روي سكه را نمي بينيم. صهيونيسم بين المللي طبق اسناد و مدارك يك سيئه از سيئات بزرگ مسيحيت صهيونيستي است. نه اينكه بخواهم شما را بترسانم. اما دشمن را بايد بشناسيد. نقاط آسيب‌پذيري دشمن را بايد شناخت. در عراق ملاحظه مي كنيد كه همه گروه ها سلاح را برداشتند عليه نيروهاي آمريكائي و آنها مخالف قضيه اشغال هستند. سني ها، شيعه ها و صدامي ها را  مي‌بينيم. اشغالگران در ايستگاه اول،  افغانستان كه بسيار براي آنها ساده به نظر مي‌رسيد گير افتاده اند. اما در عراق سيلي هاي محكم خوردند. اگر خداي نكرده در عراق تثبيت بشوند بلافاصله مسجدالاقصي را تخريب مي كنند. در آخرين گزارشي كه به دستم رسيده ديدم كه حوادث عراق را به حوادث فلسطين مرتبط كرده اند و اين مسأله نشان مي دهد چشم هايي با بصيرت موشكافانه سناريو را دنبال مي كنند و افشا مي كنند.

فكر نكنيم كه اينها فقط براي جهان عرب و جهان اسلام برنامه دارند. بلكه طبق اسناد موجود اينها براي همه دنيا نقشه كشيده اند. اما چرا از اين‌ جا شروع كردند؟ زيرا اين‌ جا مهد اديان است. مهد تمدن بشري، مهد ارزش هاي الهي. اين منطقه را مي خواهند خفه بكنند يا فرهنگش را عوض كنند. همان طور كه آقاي «جري فال ول» كه يكي از مبلغين انجيلي است اعلام كرد كه بايد تمام جوانان را مسيحي صهيونيزيم بكنيم تا سال 2015 و از عراق هم شروع مي كنيم. در قدم اول 50% جوانان اين كشورها را تربيت مي كنيم و به جان خود كشورهاي عربي مي اندازيم. بعد از كشورهاي عربي به مناطق ديگر گسترش پيدا مي كند به همين دليل وقتي نقشه خاورميانه بزرگ را ملاحظه مي كنيم مي بينيم كه شامل شمال آفريقا و شامل آسياي جنوب شرقي هم مي شود. اين چه خاورميانه بزرگي است؟ پس معلوم مي شود گام اول جهان اسلام است و بعد از آن مي روند به سراغ اروپاي پير و بعضي وقت ها هم ناشيانه اين مسأله را بروز مي دهند. آقاي را مسلفد وقتي سفراي فرانسه و آلمان در شوراي امنيت و سازمان ملل به شدت حمله آمريكا به عراق را وتو كردند به آنها پرخاش كرد.

اين افراد بسيار وقيح هستند. هيچ چيز نزد اين ها مقدس نيست جز گروه خودشان و اين موضوع يكي از اصول اعتقادي آنهاست كه هر كس با ما نيست عليه ماست. اين را آقاي جرج بوش چند بار مطرح كرد و اين منطق بسيار خطرناكي است. در اين منطق خاكستري وجود ندارد يا سياه يا سفيد. همه‌ بايد خودشان را با اين سياست، كه آمريكا ابر قدرت جهان است و مأموريت الهي دارد- كه به نام الله با محورهاي شرارت در دنيا مقابله كند- هماهنگ كنند.

آمريكا كانون هاي شرارت را شناسائي كرده:  ايران، عراق، كره شمالي. اما اين مسأله براي رد گم كردن است. اين حقيقت مطلب نيست. بعد از خفه كردن كانون هاي شورش به زعم خودشان به طرف اروپا مي روند.

الان در اروپا يهوديهاي ارتدوكس ، عليه اين جريان قيام كرده‌اند. نقاط آسيب پذير اين جريان هم همين است. از درون خود يهودي ها عليه اين‌ها قيام كردند. از درون جهان مسيحيت، كاتوليك ها عليه اينها هستند. در جهان عرب به جز مزدورهاي خودشان كه در منطقه كاشته شده اند مثل آل سعود، آل خليفه و آل صباح و ... يعني شكم هاي خليج فارس، همه ملت ها مخالف اين‌ ها هستند و در خود آمريكا جرياناتي وجود دارد كه اين ها را قبول ندارد. ارامنه جهان اين ها را قبول ندارند. پروتستان هاي غير صهيونيستي اين ها را قبول ندارد. اما علت نفوذ اين ها اين است كه اهرم هاي قدرت در جهان را در اختيار دارند. مراكز تصميم گيري،  مراكز قدرت در قبضه اين هاست. آن ها براي رسيدن به اهداف خود تلاش كرده‌اند. تشكيلات قوي راه اندازي كرده و خطرات را به جان خريده اند. و امروز به كاخ سفيد و سازمان سيا و وزارت خارجه و پنتاگون رسيده اند. عصاي اركستر را به دست گرفته و جهان را وادار مي‌كنند كه به ساز آنها برقصند و گرنه به نام تروريست، ضد مسيح، ضد تمدن، ضد بشر خوانده مي شوند و يك مشت شبه فيلسوف هم پيدا مي كنند كه براي آنها تئوري پردازي كند. يكي نظريه مي دهد پايان تاريخ رسيد. آن يكي ادعا مي كند كه اين دنيا بالاخره در يك روز، در يك نقطه، در يك زمان مشخص، بايد تمدن ها با هم رو به رو بشوند و اين تمدن ليبرال دموكراسي است كه پيروز مي‌شود. منشأ همه اين نظريه پردازي‌ها همان است.

تمام اين موضوعات به بحث و استدلال احتياج دارد. اما بايد بدانيد كه خطر، امروز بيخ گوش ماست. بحث تخريب مسجد الاقصي يك حلقه از اين حلقه هاي تخريبي است. قصه به پايان نمي رسد. آنها هنوز مشغول زمينه سازي هستند. بهره برداري هايي كه از حادثه 11 سپتامپر كردند نشان مي دهد كه آن واقعه كار خودشان بود. بحث توهم توطئه نيست. اعداد و ارقام در كار است و كتاب نوشته شده در اين زمينه و استدلال هاي عقلاني صورت گرفته و آمار و اطلاعات ارائه شده از خود آنهاست. خودشان عليه خودشان مطلب مي نويسند. ما اطلاعات گسترده آنها را در اختيار نداريم. الان مي بينيم كه آهسته آهسته مي گويند كه چه كساني پشت حوادث لندن هستند.[3]الان مي گويند كه موساد از اين انفجارها خبر داشته و به آقاي نتانياهو كه قصد سفر و اقامت در يكي از هتل هاي سمت مترو لندن را داشته خبر مي دهند كه آنجا سكونت نكند. درباره حوادث 11 سپتامبر هم به شارون اعلام كردند كه به آمريكا سفر نكند. چرا كسي از موساد باز خواست نمي كند؟ اگر شما اين اطلاعات را داشتيد چرا نگفتيد تا جلوي حادثه گرفته شود؟

در حالي كه اين حوادث را به مسلمانان نسبت دادند. بر فرض چند مسلمان اغفال شده هم در اين برنامه حضور داشته باشند ولي شعور دنيا بيشتر از اين حرف هاست. مي فهمند. مخصوصاً اگر كسي به سوابق جنايت بار و خون بار اين جريان مسيحيت صهيونيستي آگاه باشد مي فهمد. آنها براي منافع خود حتي حاضرند نزديك ترين افراد خود را قرباني كنند. در سازمان هاي جاسوسي آنها اين يك اصل است كه هدف وسيله را توجيه مي كند.

اين همان سياست ماليخوليايي ماكياولي، و اين دستورالعمل آنها است. پشت سر هم براي جهان عرب دستور صادر مي كنند كه شما بايد قرآن را خشونت زدايي كنيد. كتاب هاي آموزشي ديني تان را، تربيت اجتماعتيان را بايد خشونت زدايي كنيد. بحث اسرائيل غاصب و بحث مسجد الاقصي را بايد كنار بگذاريد. اين تربيت-  كه نسخه آن را براي جهان عرب پيچيده بودند- باعث شد كه بن لادن بيرون بيايد. الان مسلمانان را ملامت مي كنند به خاطر حضور گروه هايي مثل گروه القاعده و بن لادن و تقصير را به گردن آل سعود و وهابي هاي عربستان مي اندازند. در حالي كه خود جريان وهابيت نيز از انگليس بيرون آمده و اين فرقه را هم خود آنها ساختند. محمد بن عبدالوهاب مگر چه كسي بود؟ علي محمد باب مگر كي بود؟

در سال 1990 به مناسبتي در پيشاور پاكستان بودم. يك مسلمان مبارز مصري را ملاقات كردم. به من گفت من اعلام خطر مي كنم. گزارش خيلي مهمي از فعاليت هاي بن لادن دارم (آن موقع من تازه اسم بن لادن را شنيده بودم) او با پول هنگفت در سازمان هاي جهادي و مبارز اسلامي عرب مثل الجهاد اسلامي خالداسلامبولي، جماعت اسلامي عمر عبدالرحمان، گروه هاي جماعته الاسلاميه ، آموزش نظامي مي دادند، آموزش تشكيلاتي براي نبرد با ملحدين شوروي. آن زمان مي گفت. بن لادن نخبگان اين گروه ها را به كار مي گيرد، حمايت شديد مالي انجام مي دهد و آموزش هاي نظامي عالي به آنها مي دهد و بعد مي بينيم كه اين سازمان ها  مرتب در كشور هاي خودشان آسيب مي بينند. او از من مي خواست كه اين پيام را به گوش مسئولين برسانم.

اين چهره بايد افشا بشود. بعداً در يكي از گزارش ها، خود بن لادن انكار نكرد كه با سازمان سيا همكاري داشته و گفت كه  ما از تكنيك مخابراتي و آموزش هاي نظامي و اطلاعاتي سيا استفاده كرده ايم. و در يك مصاحبه ديگر يكي از مسئولين CIA ادعا مي كند تمام تشكيلات بن لادن را ما طراحي كرده ايم.

اين نشان مي دهد كه خود آمريكايي ها نطفه تروريسم را در منطقه كاشتند. آنها كه مدعي اند با سيستم هاي ماهواره اي كه دارند قادرند حتي مارك قوطي كبريت را تصوير برداري كنند، نمي توانند آقاي بن لادن را دستگير كنند؟ كساني كه به راحتي عرفات را از اين بين مي برند سم سحرآميزي در غذايش مي گذارند كه هم سم اثر خودش را بگذارد و هم پادزهر را بسازد كه سم شناسي نشود، نمي توانند بن لادن را پيدا كنند؟

اين ها بعد از فرو پاشي شوروي و شكسته شدن فضاي دشمن گرايي كه هميشه مثل شبح بر اروپا و آمريكا سايه افكن بود  مي‌خواستند كه اين فضا را حفظ بكنند و از منافع آن بهره مند بشوند از اين رو اسلام را به عنوان دشمن معرفي كردند. و از دل جهان اسلام آن نطفه دست آموز – القاعده - بيرون آمد كه خيلي از شخصيت هاي اساسي را توسط آن تصفيه مي كنند. آيت الله حكيم، اين مرد شريف و مبارز و بزرگوار را، دار و دسته زرقاوي كه يكي از انگشت هاي كوچك آقاي بن لادن است ترور كردند و خودشان نيز بيانيه صادر كردند  كه ما آيت الله حكيم را كشتيم.

« قتلن حكيمهم و سنقتل سيستاني الرأس الكبير» اين بيانيه آقاي زرقاوي است در سايت الجهادشان.

اما نكته مهم اين است كه گروه هاي مسلمان و مبارز بايد اتحاد بين خودشان راحفظ بكنند. در عراق سعي دشمن اين است كه بين نيروهاي شيعه و سني درگيري ايجاد كنند. در فلسطين الان بين حماس و فتح دشمني ايجاد مي كنند. شايد در حماس و فتح هم نفوذ كرده باشند كه نيروهايي از هر دو سازمان عليه هم ديگر موضع گيري مي كنند. اين هدف اسرائيل است. اسرائيل نمي خواهد كه اين ها دور يك ميز بنشينند و با هم تفاهم كنند و يك استراتژي واحد و مشخص براي رويارويي با نقشه هاي توسعه طلبانه اسرائيل طراحي كنند. در قضيه تخريب مسجد الاقصي گر چه موضوع قدسي و لاهوتي است كه اراده خداوند دخالت دارد و او هر چه بخواهد همان خواهد شد و تخريب مسجد رو در رويي با خداوند است. اما مسئوليت ما در مقابل اين مسأله چيست؟ آن منطق كه خداوند حافظ دين خود است درست است اما ما براي دفاع از اعتقادات خود چه خواهيم كرد؟ در حال حاضر مسأله تخريب مسجد الاقصي خطرناك است. اگر اين مسأله اتفاق بيفتد- كه آنها مصمم هستند- ديگر در منطقه چه چيزي جلوي آنها را خواهد گرفت؟ مسجد الاقصي آبروي مسلمانان است. چطوري مي خواهند مانع تخريب آن بشوند؟

الان در عراق چند جوان در مقابل آنها ايستاده اند. اين ايستادگي باعث شده كه آنها در تصميم خود تجديد نظر بكنند و چيزي حدود 50 هزار سرباز آمريكائي و 7 هزار سرباز انگليسي را از عراق بيرون ببرند. چون دارند ضربه مي خورند.

ما بايد افشاگري كنيم و نبايد با چنين مسائلي دل خوش بشويم. بايد روشنگري داشته باشيم و جهان اسلام را بايد درباره اين پديده آگاه كرد. هنوز جهان اسلام نسبت به اين پديده نا آگاه است.

كتاب هاي خوبي در اين زمينه منتشر شده. مطالعه كنيد و در دسترس ديگران هم قرار دهيد كه مطالعه كنند. الحمدالله حركت هايي شروع شده و مردم علاوه بر صهيونيسم با واژه «مسيحيت صهيونيستي» هم آشنا شده اند و بعد هم متوجه مي شوند كه اين جريان مسيحيت صهيونيستي چقدر خطرناك تر است. سعي كرده ايم پل هاي ارتباطي سبرقرار كنيم با جهان مسيحيت براي مقابله با جريان مخوف و مافيايي مسيحيت صهونيستي. تماس هايي با آقاي «محمد سماك» و ديگر شخصيت ها بوده. الحمد الله اشارات خوبي داشتند. ما بايد جبهه وسيعي از كاتوليك هاي جهان،  ارامنه، دنياي ارتدوكس، اهل تسنن، جهان تشيع ، جهان شرقي، بودايي ها، كنفوسيوس ها و كريشنايي ها ايجاد كنيم عليه اين جريان. همه اين جريان ها با جريان مسيحيت صهونيستي مخالف هستند.

روشنگري در اين زمينه بايد پيگيرانه و مستمر باشد نه به صورت موج  با همايش و جلسه هاي مقطعي. اين جريان صرفاً يك جريان تئوريك  نيست. آنها آمده اند كه بزنند و دارند مي زنند. ما نبايد بگذاريم ما را بزنند.

خدمت آقايان مراجع عظام در قم رسيديم و خدمت آيت الله آقاي نوراني همداني، خيلي اهتمام داشتند كه به مسئولين نظام اين توجه را بدهيم كه آنها مسأله امام زمان (عليه السلام) را دارند همانند سازي مي كنند. و مي‌خواهند جريان مهدويت را تحت تأثير قرار بدهند. اين ممكن است درست باشد و ادبيات آنها شبيه ادبيات ما باشد و بخواهند اين مفهوم انتظار را از ما بگيرند. به‌هرحال آنها منتظر منجي خودشان هستند. اما مسأله عميق تر از اين جهت است اصل جريان را بايد پيگيري كرد، تخريب مسجد الاقصي مهم است. اين آقايان ادعا مي كنند هيكل سليمان آنجاست در حالي كه كه اصلاً هيكل يا معبد سليمان وجود ندارد. به قول آقاي نوام چامسكي اول ثابت كنيد كه هيكل سليمان وجود دارد و دوم اين كه ثابت كنيد در اين منطقه است. چه كسي اين ادعا را ثابت كرده؟ اين ادعا از كجاست؟ از تورات. تورات را كي نوشته؟ مي گويند حضرت موسي. نه خير. كتاب تورات بعد از ايشان نوشته شده. آيا معصوم است؟ آيا در آن دخل و تصرف نشده؟ آيا انجيل معصوم است؟ در آن خطا نرفته؟ اما آنها با استفاده از ابزار رسانه اي و تبليغات اين ادعا را در جهان گسترش مي دهند. يك ادعاي بي پايه و اساس. آنها با همين ادعا به جهان مسيحيت كاتوليك حمله مي كنند كه بايد مسيحي صهيونيست بشوند. بسيار فعال هستند.  بورسيه مي دهند. مؤسسات خيريه دارند. بيمارستان و درمانگاه دارند. مراكز تحقيقاتي ، پژوهشي و اقتصادي دارند و به شدت فعال هستند. در برخي ادعاها 17%  جمعيت آمريكا را تشكيل مي دهند. ادعا مي كنند كه 60 ميليون طرفدار دارند. اما معلوم نيست كه همه اين 60 ميليون نفر از اهداف و برنامه هاي آنها آگاه باشند و بدانند كه اينها چه مي گويند و چه مي خواهند؟

برنامه اي در تلويزيون پخش شد. ساعت 7 براي آقاي پاپ شنوداس، براي مسيحيان خاورميانه و شمال آفريقا به زبان عربي، فارسي و برنامه جالبي بود. مطرح مي كرد كه آيا آنها اصلا اصالت ديني و لاهوتي دارند؟ و نتيجه مي گرفت كه اينها مافيا هستند. يك مافياي خطرناك ملغمه اي از مافياي اقتصادي رسانه اي و امنيتي و نظامي. مي خواهند دنيا را به تسخير در بياورند. و براي رسيدن به اين هدفت از ملات ديني استفاده مي كنند كه «مسيحيان دنيا! اگر مي خواهيد مسيح بر گردد بياييد اين پيشگويي هاي توراتي را عمل كنيد» و براي اين ادعا از صدها كتاب و نشريه و شبكه تلويزيوني و فيلم و ... بهره برداري مي كنند.  در حال حاضر يك واحد مخصوص در پنتاگون تشكيل شده براي سفارش فيلم هاليوودي و راستاي ترويج منطق صهيونيستي خودشان.

بنابراين بحث تخريب مسجد الاقصي يك حلقه از اين حلقه هاست. ولي حلقه مهم و سرنوشت سازي است. يك ايستگاه تعيين كننده است كه اگر خداي نكرده اين اتفاق بيفتد ديگر خيلي سخت مي شود ماجرا را جمع كرد. فيلمي كه الان مي خواهم نشان بدهم گزارش آقاي «روبين وايت» در شهر بير منگام است در حضور آقاي بن هين. آقاي بن هين يكي از كشيش هاي مروج مسيحيت صهيونيستي و يكي از مروجين دعوت به پرستش و حمايت از اسرائيل است. در منطق او دفاع از اسرائيل يك منطقه ايماني است. چون بازگشت حضرت مسيح را  منوط به تأسيس دولت صهيون و تخريب مسجد الاقصي و بر پايي معبد سليمان در بيت‌المقدس مي داند. بحث گرد آوردن مردم يهود در فلسطين به عنوان قوم برتر خداوند و ساختن معبد سليمان را آقاي مارتين لوتر احيا كرد. آنها براي حمايت از اسرائيل كمر بسته اند. تا كنون 37 قطعنامه عليه اسرائيل را آمريكا وتو كرده است. آمريكا حتي قطعنامه هاي لفظي را كه هيچ وقت به مرحله اجرا نرسيد وتو كرد. حتي تا اين حد را اجازه نمي‌دهد. كه كسي عليه اسرائيل حرف بزند. مي گويند اگر اسرائيل تضعيف بشود خدا انتقام خواهد گرفت. پس مي بينيد كه اسرائيل مزدور، ژاندارم آمريكاست. قطعا الان آمريكا اسير يهوديان و مسيحيان صهيونيست است. و اين ائتلاف شوم مي خواهد كه دنيا را نابود كند.

بسيج دانشجويي دانشگاه تربيت معلم سبزوار

 



[1] - منظور از شماره آخر جمله شماره مصادف با زمان اين سخنراني است.

[2] - سبعه بابلي، مربوط به اسارت قوم بني اسرائيل توسط بخت النصر در بابل است.

[3] -اشاره به انفجارهاي مترو شهر لندن است كه وحشت زيادي در سراسر انگليس ايجاد كرد و تعداد تلفات انساني و جاني آن نيز بسيار وحشتناك بود. در ابتدا اين حوادث را به مسلمانان نسبت دادند.


......................................... ............................................. ............................................... ........................................
.............................................. .................................

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 7 / 9 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , antidajjal.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com