تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
گنجینه عکس ارزشی
و آدرس
www.antidajjal.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما و بعد از تایید مدیر
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
این مقاله گذری است بر مسئلهای به نام قربانی انسان.
مسئلهای که صحبت هر روز نیست. مسئلهای که بسیاری نه قادر به تصور آنند، نه قادر به درک آن و نه قادر به قبول وجود و ابعاد آن. اما متاسفانه این یک واقعیت است. واقعیتی تاریخی که تا به امروز ادامه دارد. واقعیتی که به نظر میرسد نه تنها از شدت آن کاسته نشده، بلکه سیر صعودی عظیمی به خود گرفته و در دنیای مدرن در مقیاسهایی بسیار بزرگتر انجام میشود.
طبق گزارش رسمی اف.بی.آی در سال 2000، 876213 شخص در آمریکا "مفقود" شدند. 750000 نفر ایشان کودک بودند.
در عین حال، امروزه از مقدار گزارش و بحث درباره این سرطان کاسته شده، و این عمیقا به دلیل سیطره هر چه بیشتر عوامل پشت این اعمال شیطانی، بر وسایل ارتباطی است. آسانترین راه کنترل ذهن، کنترل ورودیها است. اگر کسی موفق به کنترل عمده ورودیهای اطلاعاتی یک شخص شود، عمده خروجیهای اطلاعاتی وی، یعنی ذهن، تفکر و مرزهای تحلیل وی را در دست گرفته.
حقیقت این است که فرقههای رازآلود و مناسک پر رمز و رازشان هنوز وجود دارند، به قدرتمندی گذشته باستانیشان. در دنیایی که عوام و آنها که آقایان آنها را بنا به تفکر کمّی خود "توده" مینامند، همگی با شیفتگی و با سرعت به سوی سراشیبیای به نام "تمدن مدرن" پیش میروند، در دنیایی که تودهها تشویق میشوند به مادیبینی همه چیز، بریدن از یکدیگر، ذوب شدن در فردگرایی، خودبینی و سود شخصی، بریدن از دین و خداوند خیرالحافظین، مسخره کردن باستانیان و "خرافات"شان و بیمعنی دیدن هر چه آقایان برچسب خرافات و افسانه و اسطوره به آن بزنند، در همین عصر، رهبران دنیا، قدرتمندترین و ثروتمندترین اشخاص دنیای به اصطلاح مدرن ما، تا خرخره در مناسک عجیب و غریب رازآلود و آنچه می توان "خرافات" نامید، غوطهورند. چه توضیحی دارید برای مراسمهای سحر و جادویی که آقای جک پارسونز مخترع سوخت جامد موشک و یکی از مهمترین پایهگذاران ناسا، هر شب در خانهاش به همراهی دانشمندان پروژه منهتن برپا میکرد؟ چه توضیحی دارید برای احضار خدای باستانی "اسطورهای" نیمبز نیمانسان "پن" که آقای پارسونز میگفت قبل از هر آزمایش موشک با جادو احضار میکند؟ چه توضیحی دارید برای حضور حضرت آقایی که پلوتونیوم را به دنیا هدیه داد در بوهمین گروو و مناسک غریب مهمترین سردمداران دنیا که هر تابستان در آنجا به دور مجسمه عظیم سنگی یک جغد میرقصند و کارها میکنند. جغدی که از بین این همه نام، او را همان "مولوخ"ای مینامند که در دوران "باستان" مردم کودکانشان را به او قربانی میکردند.
این گفته معروف که "حقیقت از تخیل عجیبتر است"، به دلیل درستی و رو راستیاش، گاه بسیاری را، مخصوصا آنها که به خیال خود، جایی دنج در دنیای مادی خود یافتهاند، ناراحت و پریشان میکند. هر از گاهی رسانهها تیترهایی درباره اعمالی وحشیانه و باورنکردنی بیان میکنند که توسط انسانهایی به ظاهر مثل من و شما، نرمال و محترم به وقوع پیوستهاند: مادرانی که بچههایشان را کشتند. پدرانی که کودکشان را سوزاندند و حتی کودکانی که دوستان و اقوامشان را به صورتی سادیستیک قتلعام کردند. چنین اعمالی قلوب عدهای از مردم را عیان کرده و در عین حال مردم متمدن جهان را به حیرت وا میدارند. مردمی که میگویند فلانی را میشناختیم، اصلا به او نمیآمد. خیلی محترم بود!
اما عملی وجود دارد که در وحشیانه بودن و قصاوتاش، در بالای تمامی اعمال دیگر قرار داشته، و آن قربانی کردن انسان است.
گرچه بسیاری، به لطف هالیوود، تصور میکنند که اینگونه کارها فقط در جنگلهای انبوه آفریقا یا آمریکای جنوبی صورت میگیرد، اما وقتی هر از گاهی کشف میشود که یکی از اعضای به اصطلاح "متمدن" جامعه، چنین کار وحشیانهای را انجام داده مردم مرتب حیرتزده میشوند. در ضمیرشان جای دادهاند که آدمخواری و خونخواری، تنها درمیان قبایل بیتمدن بومی صورت میگرفت که بحمدالله با فتح، متمدن کردن و قلع و قمعشان توسط غربیان عزیز، دیگر این مسائل نیز تقریبا نایاب شدند.
از بین تمدنهای مختلف گذشته، باز هم این "یهود" بود که در این زمینه بر دیگران پیشی گرفت. این حقیقت دارد که بسیاری از آنها که درباره این موضوع تحقیق کردند توسط صیهونیستها، ضد یهود (آنتی سمیت) لقب گرفتهاند. لقبی که به نظر میرسد عدهای همانند نقل و نبات نثار دیگران کرده و برای بر هم زدن بحث درباره هر موضوعی که آنها را به انتقاد گرفته یا پریشان میکند، استفاده میکنند. اما اگر یک آنتیسمیت بگوید که آسمان در روزی آفتابی آبی است، آیا چون یک به اصطلاح آنتیسمیت این را گفته، آسمان کمتر آبی میشود؟ داستان چنین بحثهایی نیز عمدتا چنین است. گرچه بعضی که درباره این مطالب تحقیق کردند، واقعا آنتیسمیت بودند، اما شاید این کشف حقیقی بودن و انجام قربانی انسان توسط عدهای از به ظاهر یهودیان بود که بسیاری از این مردم را از مرز تعادل هل داد و آنتیسمیت کرد.
باید در اینجا متذکر شد، و این تذکر را در سرتاسر آنچه خواهید خواند در یاد داشته باشید، که به این ترتیب و به عقیده ما، این آئین و این کارهای کثیف و مسائلی از آن که در در میان بعضی ظاهرا یهودی نیز دیده میشود هیچ ربطی به دین یهود ندارد، اگر باور داشته باشیم که واقعا چیزی از آن دین حقیقی موسی علیهالسلام باقی مانده است. این مسائل ریشه در کابالا، تلمود، فرسیز و سنتهای شفاهی خاخامها دارد، و هر کسی که به این متون و داستانها به چشم "مقدس" و جزئی از دین خود نگاه کند مورد اتهام است.
بنیاد هریتیج اخیرا مستندی را با عنوان "33 دقیقه " در خصوص موشک های بالستیک ایران و کره شمالی تولید نموده و ادعا می کند که با این موشک ها ایران یا کره شمالی می توانند ظرف مدت 33 دقیقه آمریکا را آماج حملات موشکی و اتمی خود قرار دهند. پیش از این مقامات آمریکا بارها به روش های گوناگون ایران و کره شمالی را به عنوان تهدیدات اصلی خود معرفی نموده است.
نکات مهم سی و سه دقیقه (33 Minutes)
به گزارش جهان به نقل از مشرق: در این فیلم مستند ادعا می شود که یک موشک بالستیکی که از سوی یک دشمن خارجی ایالات متحده شلیک می شود، در مدت زمان 33 دقیقه به آمریکا می رسد. آمریکا همواره اینگونه وانمود می کند که این خطرات روزافزون، آمریکا را تهدید می کند و با وجود چنین تهدیداتی نیاز به سامانه دفاع موشکی و نسل های جدید تسلیحات استراتژیک دارد.
در این مستند مطرح می شود که با وجود این تهدیدات، دولت آمریکا هنوز موفق به ساخت یک سامانه دفاع موشکی که بتواند در مقابل این حملات از مردمش دفاع کند، نشده است. در ادامه، این فیلم مستند ادعا می کند: دشمنان ما (دشمنان آمریکا) در حال انبار کردن تسلیحات هستند و این تهدیدی برای آزادی و رفاه ماست. کره شمالی و ایران دشمنان اصلی و برجسته ما هستند اما این مساله شامل روسیه و چین و دیگر کشور هایی که دارای موشک هایی برای کشتن مردم ما ومتحدان ما هستند می شود.
فیلم مستند 33 دقیقه، با برجسته کردن این تهدیدات خارجی این نتیجه را می گیرد که زمان آن فرا رسیده که آمریکا سیستم استراتژیک دفاع موشکی خود را احیا نموده و امنیت جهانی را تامین نماید.
مستند سی و سه دقیقه با هدف برجسته کردن فجایع حمله اتمی به خاک ایالات متحده شکل گرفته که می تواند ظرف مدت 33 دقیقه اتفاق بیفتد.
سی و سه دقیقه
بنیاد هریتیج در پایگاه اینترنتی خود وب سایتی به آدرس www.33-minutes.com به این مستند اختصاص داده است و در آن مطالب زیر را در توضیح این فیلم مستند منتشر نموده است.
ضرورت یک فیلم مستند درباره دفاع موشکی
تکثیر سلاح های هسته ای و موشک های بالستیک توسط کشورهایی مانند ایران و کره شمالی خطر بزرگی را برای زندگی همه آمریکایی ها در پی خواهد داشت.
کره شمالی در حال حاضر در حال توسعه یک موشک دوربرد بالستیک است که قادر به حمل کلاهک هسته ای به آلاسکا یا کالیفرنیا است. ایران در حال حاضر دارای موشک هایی است که می تواند اروپا را هدف بگیرد، و به زودی به تسلیحات هسته ای نیز دست خواهد یافت. این کشورها می توانند موشک ها و تکنولوژی هسته ای خود را در اختیار تروریست ها قرار دهند، که بدین ترتیب آنها می توانند نیویورک و دیگر شهرهای آمریکا را با موشک های کوتاه برد مستقیما تهدید نمایند.
هنگامی که کشورهای حامی تروریستم به موشک های هسته ای دست یابند، بدون هیچ واهمه ای به ما و متحدانمان حمله خواهند کرد، با علم به اینکه ما قبل از اعزام نیرو های نظامی به این کشورها که قادر به استفاده از تسلیحات هسته ای هستند تمام جوانب آن را می سنجیم. آنها جسارت خواهند یافت تا همسایگان خود را تهدیدکرده، مدعی تسلط بر منطقه بوده و موجب عدم ثبات بیشتر در شرایط پر خطر شوند. بدین ترتیب به پناهگاه تروریست ها تبدیل خواهند شد.
علیرغم وجود و رشد روزافزون این تهدید، دولت ما در ساخت سیستم دفاع موشکی برای مقابله با چنین حملاتی روند آرامی را در پیش گرفته است. این یک اشتباه است. ما در حال حاضر تکنولوژی انجام این کار را داریم. هزینه آن نیز معقول بوده و چیزی در حدود 3 درصد بودجه دفاعی کشور می باشد.
ما باید برای دفاع از شهروندان آمریکایی در برابر این هولوکاست بالقوه هسته ای بر این خوش بینی سیاستمداران، استدلال های بی اساس دانشگاهیان و منافع کوته نظران دولتی غلبه کنیم.
چالش حفاظت از امریکا و شهروندان آمریکایی، برای دولت رییس جمهور اوباما، مساله ی بزرگی است. فیلم 33 دقیقه با ویژگی های نادر و مصاحبه با کارشناسان برجسته در این زمینه ، با ارایه اسناد غیر قابل تردیدی ، به افشای آسیب پذیری بی حد و حصر سیستم دفاع موشکی آمریکا می پردازد. همه ما باید با این موضوع روبرو شویم و طرح و اقدامات لازم برای احیای یک سیستم دفاع موشکی استراتژیک در آمریکا را به انجام برسانیم؛ که آن سیستم بتواند به طور منحصر به فردی به توسعه و بقای آمریکا بیانجامد و برای دفاع از آمریکا و امنیت جهانی و صلح دوست داشتنی جهانی به کار رود.
در وب سایت "33 دقیقه" علاوه برقرار دادن قسمت هایی از این مستند، تصاویر متحرک( فلش) مربوط به توان موشکی دشمنان ایالات متحده و امکانات پدافند موشکی برای خنثی سازی این تهدیدات قرار داده شده است.
در پایان آنچه که در تحلیل مسایل امنیتی ایالات متحده ضروری است، عنایت به این نکته است که آمریکا همواره در کنش های امنیتی از مکتب سوم امنیتی یعنی مکتب فرصت محور استفاده می کند یعنی آنکه تهدید را به عنوان یک مقوله بیرونی تبیین نموده و آن را به فرصت تبدیل می نماید. یکی از نقایص این مکتب آن است که باید همواره تهدیدی موضوعیت داشته باشد تا بتوان آن را به فرصت تبدیل نمود و آنگاه که صحنه خالی از تهدید بود به ناچار باید تهدید را خود به وجود بیاورند.
چند روز پیش یکی از دوستان برام ایمیلی فرستاد حاوی عکسهای یک مکان مقدس . عکسها مربوط میشد به جبل الرحمه . جبل الرحمه یکی از سرزمینهای مهم سرزمین عرفات هستش که گفته میشه محل نماز حضرت ابراهیم (ع) و پیامبر (ص) بوده .
.
.
حتی حضرت امام حسین (ع) در روز عرفه ، دعای عرفه رو در کنار این کوه خواند . . .
.
.
چیزی که من رو متاسف و ناراحت کرد وجود تصاویر ستونی در این مکان مقدس بود که من رو به یاد ابلیسک (obelisk) انداخت .
آيا موساد پشت نرمافزارهای اسرائیلی پنهان شده است؟
در حال حاضر نه تنها چک پوينت بلکه ديگر صنايع پيشرفته انفورماتيک اسرائيل از قبيل Verint، Comverse، NICE Systems و PerSay Voice Biometrics هم مشمول اين ترس و بدگماني هستند.
به گزارش بخش خبر شبکه فن آوری اطلاعات ایران ،از سايت http://www.khodkar.ir ،همكاران سيستم - روزنامه اسرائيلي هاآرتص به بهانه انتشار کتاب جديد «جيمز بمفرد» مقاله اي منتشر کرده که قسمتهاي کوتاهي از آن را با هم ميخوانيم:در سال 2006 شرکت چک پوينت(Check Point) که در توليد ابزارهاي حفاظت از رايانهها در برابر حملات هک و سرقت داده تخصص دارد، تصميم گرفت شرکت آمريکايي Sourcefire را که به نوعي همکار خود بود، خريداري کند.مزيت عمده کار در اين بود که Sourcefire مشتريهايي داشت که از ديد چک پوينت، بسيار با ارزش بودند: وزارت دفاع آمريکا و آژانس امنيت ملي (NSA).
مقامات ايالات متحده از جمله کميته سرمايهگذاري خارجي در آمريکا، موافق اين خريد نبودند.
دليل عدم رضايت کميته به انجام اين کار، توصيه ماموران امنيتي دفتر بازرسي دولت فدرال (FBI) و NSA بود.
در واقع تشکيلات FBI و NSA از اين مي ترسيدند که چک پوينت با اين کار بتواند به اطلاعات فوق سري دست پيدا کند و احتمالاً آنها را به سرويسهاي امنيتي اسرائيل ارسال نمايد.
در حال حاضر نه تنها چک پوينت بلکه ديگر صنايع پيشرفته انفورماتيک اسرائيل از قبيل Verint، Comverse، NICE Systems و PerSay Voice Biometrics هم مشمول اين ترس و بدگماني هستند.
بعضي از اين شرکت ها در حوزه داده کاوي (data mining) و توسعه نرمافزارهاي شنود تلفن، نمابر، ايميل و ارتباطات رايانهاي فعاليت دارند.
اظهارات بالا، سخناني است که جيمز بمفرد (James Bamford) يکي از پژوهشگران سرشناس اطلاعاتي آمريکا در کتاب جديد خود به نام The Shadow Factory: The Ultra-Secret NSA from 9/11 to the Eavesdropping on America که همين هفته در آمريکا منتشر شد، رقمي کرده است.
جيمز بمفرد خود مدير سابق شبکه تلويزيوني ABC است و حداقل 30 سال از عمر خود را صرف تحرير کتابي در مورد NSA (يکي از مهمترين و البته گمنامترين آژانس امنيتي در ايالات متحده) نمود.
برابر اطلاعات رسمی و تایید شده ، این نرم افزار کاملا اسراییلی بوده و یک نرم افزار جاسوسیه کامل هست . از اونجاییکه اسراییلی ها ما رو خیلی دوست دارن بهترین ترجمه ها رو هم برای زبان شیرین فارسی گذاشتن تا مشتریهای بیشتری داشته باشن. به محض کانکت شدن به اینترنت و حتی بدون استفاده از نرم افزار babylon در حین کانکت سیستم جاسوسیش فعال شده و تمام عکس و اطلاعات موجود در هارد کامپیوترتون بدون خبر و اجازه شما به سرقت میره .
پیشنهاد میکنم از نرم افزار مترجم دیگه ای استفاده کنید.
یا علی
_________________
فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک سپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد .
کوروش بزرگ
اخیرا فایلی بنام MP3.SEX توسط سازمان اطلاعات عربستان بصورت بلوتوس یا اس ام اس به گوشی ها ارسال می شه . خواهش میکنم گول کلمه SEX رو نخورید و بدون تردید و تفسیر اون فایل رو تو گوشیتون پاک کنید ( لطفا این فایل رو اجرا نکنید ) چون رومینگ مخابراتی بین ایران و عربستان برقرار هست از طریق اس ام اس به راحتی ارسال می شه ، اگه بصورت بلوتوس دریافت کردید ، بدونید دور و برتون یا یه جاسوس هست یا یه ناآگاه.
آخرین قیمت دختر خانمها
" مهر" یا "مهریه" در فرهنگ ارزشهای اسلامی چیزی است که مرد با عنایت به توانمندیهای بالفعل و بالقوه و حقیقی خود از سویدای دل در نظر میگیرد و به زن پیشکش می کند، زنی که در نظر دارد تا پایان عمر با او زندگی کند و در سعادت و رستگاری دنیا و آخرتش سهیم باشد.
واقع امر این است که برای " مهر" در فرهنگ اسلامی مورد یا نوع خاص و یا مقدار و میزان معیّنی تعیین نشده است، زیرا چنانچه در شرع مقدس اسلام برای " مهر " مورد خاصی در نظر گرفته می شداعم از مادی و معنوی که مرد موظف بود فقط همان را به همسر خود تقدیم کند، چنین شرایطی نیز بعضاً می توانست مانعی برای ازدواج بهنگام برخی از داوطلبان موجّه و واجد شرایط ازدواج باشد.
در هر حال، مهر هرچه که باشد ، زمانی می تواند معنا و مفهوم پر ارزشی داشته باشد که برخاسته از صداقت و از روی محبت و مهرورزی و جان مایه ای برای حیات مشترک باشد. بنابراین تعیین "مهر" باید به دور از هرگونه نگرش های ناصحیح فرهنگی، عقاید قالبی و باورهای کلیشه ای و عوامانه صورت بپذیرد و می بایست در آن معیارهای منطقی و واقع بینانه مدّ نظر باشد.
بنابراین زمانی که بین دختر خانم و آقا پسر، دو جوان داوطلب ازدواج و خانواده های محترم و فهیم و بصیر ایشان در حد مقدور در فرصت زمانی نسبتاً کافی شناخت متقابلی حاصل گردید و زمینه خواستگاری رسمی و تدارک برنامه عقد زوجیت فراهم گشت، اصرار بر فزونی میزان " مهریه " خارج از محدوده توان بالفعل و بالقوه آقای داماد از طرف عروس خانم و خانواده وی یا پافشاری در کمی میزان " مهریه " که یقیناً به طور قابل ملاحظه ای کمتر از توان بالفعل و بالقوه آقای داماد است از طرف شخص ایشان و خانواده وی نمی تواند امری معقول، منطقی و سزاواری باشد.
بررسی ها نشان داده ریشه ی بسیاری از ناکامی ها و شکست ها در ازدواج و جدایی زوج های جوان را می توان درنحوه آشنایی و ضعف در شناخت صحیح ایشان از یکدیگر قبل از پیوند زناشویی جست و جو کرد ، پیشنهادهای عجولانه و قبول تعهدات انجام نشدنی، فزون طلبی ها و پیروی از تشریفات غیر ضروری، همه و همه زمانی صورت می پذیرد که خانواده ها و داوطلبان ازدواج، شناخت جامع و چندان قابل اعتماد و پایداری نسبت به یکدیگر نیافته اند.
" مهریه " باید در جهت تقویت اصل آرامش در زندگی مشترک و آرامشگری زن و شوهر باشد و نه صرف یک اهرم بازدارنده از طلاق!! و یا ابزاری برای بلند پروازی و تفاخر خانوادگی و خود مهم بینی اجتماعی!!
همه ی سخن این است که به هنگام خواستگاری و تعیین "مهریه" می بایست همگان به هدف مقدس ازدواج که همانا رسیدن به ساحل آرامش است بیندیشند. در تعیین نوع و میزان و یا کیفیت و کمیّت" مهریه" مقایسه ای ناصواب، چشم و هم چشمی ناشایست، رقابت های نامعقول و فزون طلبی های بی حاصل و نیّات سوداگرانه نمی بایست معیار اندیشه و تقاضا باشد. زمانی که شایستگی و قابلیت آقای خواستگار برای دختر خانم و خانواده عزیزشان محرز می گردد و آقا و خانواده ایشان نیز از کفایت و صلاحیت دختر خانم اطمینان حاصل کردند شایسته است و سزاوار است آن است که در این شرایط آقای خواستگار و آماده ازدواج ارزشمند ترین چیزی که در اختیار دارد و یا می تواند بسهولت داشته باشد، به عنوان "مهریه" تقدیم دختر خانم نماید.
از سوی دیگر تقاضای "مهریه" از طرف دختر خانم و خانواده وی نیز نباید به گونه ای باشد که ادای آن برای همسر آینده اش امری دشوار و طاقت فرسا و یا غیر ممکن باشد.
به سخن دیگر ، بهترین معیار و ملاک میزان"مهریه" آن است که از سویدای دل و از بستر محبت و منبع ایمان تعیین و عرضه گردد. امام صادق علیه السلام محبت واقعی مرد را نسبت به همسرش از جمله نشانه های قوت ایمان می دانستند و می فرمایند:" محبت فوق العاده شوهر به همسر خود نشانه قوت ایمان اوست".
" محبت" در ارزشهای الهی و فرهنگ اسلامی و قاموس روان شناسی یعنی، گذشت، ایثار، صداقت،،احسان و صبوری. از همین رو تقدیم آنچه که در توان هست و یا می تواند باشد ، به دور از زحمت و مشقّت فوق العاده طاقت فرسا از طرف آقای داماد به عروس خانمی که براساس شناخت درست او را مطلوب همدلی و شریک آرامش و سعادت دنیوی و اخروی خود تشخیص داده هم نشانه محبت و هم نشانه قوت ایمان به خالق منان است.
خانواده های بصیر، فهیم و دور اندیش نیک می دانند که در فرایند ازدواج دو جوان، هرگونه تعهد ناروا و تکلیف نامعقول و هزینه های فوق العاده که به دختر یا پسر و یا خانواده های طرفین تحمیل می شود ، در نهایت به طور مستقیم و غیر مستقیم، خواسته و ناخواسته آثار ناخوشایندش فضای زندگی مشترک و روابط عاطفی زوجین را متأثر می کند. بنابراین بلند اندیشی و فارغ بودن از وضعیت موجود، رهایی از رفتارها و گفتارهای قالبی و نه چندان معقول این و آن، در ترتیب و تنظیم برنامه زندگی مشترک دو جوان و اندیشه و تلاش در جهت تقویت زندگی آرام و تبلور خصیصه آرامشگری و آرامش بخشی در شخصیت عروس و داماد امری است بایسته و شایسته. چراکه هرنوع درگیری که در این خصوص بوجود آید می تواند زمینه ساز بدبینی، دلگیری و کدورت بین زوجین شود و رابطه آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
این در حالی است که متأسفانه در غالب موارد، مسائلی همچون " مهریه " و " جهیزیه " و تشریفات و مخارج فوق العاده و اساساً غیر ضروری عروسی از مشکلات بزرگ ازدواج بهنگام در نزد جوانان وخانواده های آنان به شمار می آید.
جهیزیه " به معنای درست، منطقی و قابل قبول آن یعنی کمک و مساعدتی که دختر خانم و خانواده ی وی با محبت و معرفت و از سر لطف و احسان برای تشکیل خانواده جدید و زندگی مشترک و سعادتمند زوج جوان مرحمت می فرمایند. این کمک می تواند در جهت تأمین مسکن، یا تهیه لوازم زندگی و یا هردو باشد.
همین باور که " مهریه " سنگین پشتوانه خوبی برای عدم جدایی و پیشگیری از طلاق است و نه برای دادن و گرفتن، مبارکی و مهرآفرینی" مهریه " را زایل می نماید.در حالی که " مهریه " باید در جهت تقویت اصل آرامش در زندگی مشترک و آرامشگری زن و شوهر باشد و نه صرف یک اهرم بازدارنده از طلاق!! و یا ابزاری برای بلند پروازی و تفاخر خانوادگی و خود مهم بینی اجتماعی!!
مشاهده ی صدها زوج جوان که بعد از دو سه سال زندگی مشترک زناشویی، برای انجام جدایی در راهرو های دادگستری این سو و آن سو می روند و نیز تماشای رفتار و شنیدن صحبت های مصرّانه ی برخی از عروس خانم هایی که مهریه ای هزار سکّه ای دارند و باچشم پوشی از همه ی حق و حقوق شرعی خود و گذشت از مهریه ی کلان، طالب جدایی و جاری شدن صیغه طلاق هستند ، هر نظاره گر بصیر و هوشمند را به اندیشه و تأمل فراوان وا می دارد.
بنابراین " جهیزیه " به معنای درست، منطقی و قابل قبول آن یعنی کمک و مساعدتی که دختر خانم و خانواده ی وی با محبت و معرفت و از سر لطف و احسان برای تشکیل خانواده جدید و زندگی مشترک و سعادتمند زوج جوان مرحمت می فرمایند. این کمک می تواند در جهت تأمین مسکن، یا تهیه لوازم زندگی و یا هردو باشد.
" مهریه " هدیه ای است که پسر در حد وسع و توان، مکلّف و موظّف به ادای آن است و " جهیزیه " هدیه ای است که دختر و یا خانواده وی بی هیچ تکلیف و وظیفه ای در صورت امکان و تمایل به صورت دلخواه برای آغاز زندگی مشترک زوجین مرحمت می نمایند.
از این رو مباحثی چون " مهر کم، جهیزیه کم و مهر زیاد، جهیزیه زیاد " نمی تواند معقول و منطقی و مهمتر اینکه نمی تواند تضمین کننده ی خوشبختی زوجین در آینده باشد.
“بریتنی اسپیرز” خواننده مشهور پاپ قصد دارد با “عدنان غلیب” عکاس پاپاراتزی خود ازدواج کرده و به دین وی، اسلام، بگراید.
سایت خبری تحلیلی عصر ایران نوشت : این خواننده آمریکایی به دوستان خود گفته که به شدت عاشق این عکاس شده است…
به نظر می رسد این خواننده جنجالی که تاکنون دو بار ازدواج کرده، بدون توجه به هشدارهای دوستان و اطرافیان خود همچنان عزمش را برای ازدواج با این مرد مسلمان جزم کرده است.
روزنامه انگلیسی زبان “دیلی استار” چاپ بیروت به نقل از یک منبع نزدیک به وی نوشت: برخی این اقدام “بیریتنی” را نوعی جنون قلمداد کرده اند، اما وی گفته که قصد انجام آن را دارد و برایش مهم نیست که دیگران در مورد او چگونه می اندیشند.ب
راساس این گزارش بریتنی مایل است مراسم ازدواجش توسط یکی از کشیشان کلیسای ساینتولوژی برگزار شود.
سخنگوی کلیسای ساینتولوژی نیز گفته است که کلیسا آماده اعزام کشیش برای برگزاری جشن عروسی “بریتنی” و شوهر سومش است.
نويسنده: سید محسن امین
اسامی شهدای کربلا از یاران حسین علیه السلام طبق روایاتی که نگارنده از لابلای کتب تاریخ به دست آوردهام از بنی هاشم و غیر بنی هاشم بدین شرح ذکر شده است:
فرزندان امیرالمؤمنین (علیه السلام):
1ـ ابو بکر بن علی (که شهادت وی با شک و تردید ذکر شده است)
2ـ عمر بن علی
3ـ محمد الاصغر بن علی
4ـ عبد الله بن علی
5ـ عباس بن علی
6ـ محمد بن العباس بن علی
7ـ عبد الله بن العباس بن علی
8ـ عبد الله الاصغر
9ـ جعفر بن علی
10ـ عثمان بن علی
(فرزندان امام حسن):
11ـ قاسم بن حسن
12ـ ابو بکر بن حسن
13ـ عبد الله بن حسن
14ـ بشر بن حسن
(فرزندان امام حسین):
15ـ علی بن الحسین الاکبر
16ـ عبد الله الرضیع
17ـ ابراهیم بن الحسین (این نام را ابن شهر آشوب در کتاب خود آورده و تعداد دیگری نیز بدان اضافه کرده است) .
(فرزندان عبد الله بن جعفر):
18ـ محمد بن عبد الله بن جعفر
19ـ عون بن عبد الله بن جعفر
20ـ عبید الله بن عبد الله بن جعفر
(فرزندان عقیل بن ابی طالب):
21ـ مسلم بن عقیل
22ـ جعفر بن عقیل
23ـ جعفر بن محمد بن عقیل (نام وی را نیز ابن شهر آشوب ذکر کرده است) .
24ـ عبد الرحمن بن عقیل
25ـ عبد الله الاکبر بن عقیل
26ـ عبد الله بن مسلم بن عقیل
27ـ عون بن مسلم بن عقیل
28ـ محمد بن مسلم بن عقیل
29ـ محمد بن ابی سعید بن عقیل
30ـ احمد بن محمد الهاشمی (هر چند که در میان کتب تاریخی نامی از این شخص برده نشده و نه جزء فرزندان عباس و نه غیر او ذکری به میان نیامده اما وی را نیز ابن شهر آشوب آورده است).
یاران امام از غیر بنی هاشم که در واقعه کربلا به شهادت رسیدهاند به ترتیب حروف الفبا
1ـ ابراهیم بن الحصین الاسدی
2ـ ابو الحتوف بن الحارث الانصاری
3ـ ابو عامر النهشلی
4ـ ادهم بن امیه العبدی
5ـ اسلم الترکی (آزاد شده حسین ع)
6ـ امیة بن سعد الطایی
7ـ أنس بن الحارث الکاهلی
8ـ أنیس بن معقل الاصبحی
9ـ بریر بن خضیر الهمدانی
10ـ بشر بن عبد الله الحضرمی
11ـ بکر بن حی التیمی
12ـ جابر بن الحجاج التیمی
13ـ جبلة بن علی الشیبانی
14ـ جنادة بن الحارث السلمانی
15ـ جنادة بن کعب الانصاری
16ـ جندب بن حجیر الخولانی
17ـ جون (آزاد شده ابی ذر)
18ـ جوین بن مالک التمیمی
19ـ الحارث بن امرئ القیس الکندی
20ـ الحارث بن نبهان (آزاد شده حمزه)
21ـ الحباب بن الحارث
22ـ الحباب بن عامر الشعبی
23ـ حبشی بن قاسم النهمی
24ـ حبیب بن مظهر الاسدی
25ـ الحجاج بن بدر السعدی
26ـ الحجاج بن مسروق الجعفی
27ـ الحر بن یزید الریاحی
28ـ الحلاس بن عمرو الراسبی
29ـ حنظلة بن اسعد اشبامی
30ـ حنظلة بن عمرو الشیبانی
31ـ رافع (آزاد شده مسلم الازدی)
32ـ زاهر بن عمرو الکندی (آزاد شده عمرو بن حمق)
33ـ زهیر بن لبشر الخثعمی
34ـ زهیر بن سلیم الازدی
35ـ زهیر بن القین البجلی
36ـ زیاد بن عریب الصائدی
37ـ سالم (آزاد شده بنی المدینه الکلبی)
38ـ سالم (آزاد شده عامر عبدی)
39ـ سعد بن الحارث الانصاری
40ـ سعد (آزاد شده علی بن ابی طالب ع)
41ـ سعد (آزاد شده عمرو بن خالد صیداوی)
42ـ سعید بن عبد الله الحنفی
43ـ سلمان بن مضارب البجلی
44ـ سلیمان (آزاد شده حسین ع)
45ـ سوار بن منعم النهمی
46ـ سوید بن عمرو بن ابی المطاع
47ـ سیف بن الحارث بن سریع الجابری
48ـ سیف بن مالک العبدی
49ـ شبیب (آزاد شده حارث جابری)
50ـ شوذب (آزاد شده بنی شاکر)
51ـ الضرغامة بن مالک
52ـ عائذ بن مجمع العائذی
53ـ عالبس بن ابی شبیب الشاکری
54ـ عامر بن حسان بن شریح بن سعد بن حارثه بن لام بن عمرو بن طریف بن عمرو بن بشامة بن ذهل بن جدعان بن سعد بن قطرة بن طی
55ـ عامر بن مسلم العبدی
56ـ عباد بن المهاجر الجهنی
57ـ عبد الأعلی بن یزید الکلبی
58ـ عبد الرحمن الارحبی
59ـ عبد الرحمن بن عبد ربه الانصاری
60ـ عبد الرحمن بن عروة الغفاری
61ـ عبد الرحمن بن مسعود التیمی
62ـ عبد الله بن ابی بکر (چنان که جاحظ در کتاب الحیوان آورده وی از کسانی است که در واقعه کربلا به شهادت رسیده است)
63ـ عهد الله بن بشر الخثعمی
64ـ عبد الله بن عروة الغفاری
65ـ عبد الله بن عمیر بن جناب الکلبی
66ـ عبد الله بن یزید العبدی
67ـ عبید الله بن یزید العبدی
68ـ عقبة بن سمعان
69ـ عقبة بن الصلت الجهنی
70ـ عمارة بن صلخب الازدی
71ـ عمران بن کعب بن حارثة الاشجعی
72ـ عمار بن حسان الطائی
73ـ عمار بن سلامة الدالانی
74ـ عمرو بن عبد الله الجندعی
75ـ عمرو بن خالد الازدی
76ـ عمرو بن خالد الصیداوی
77ـ عمرو بن قرظة الانصاری
78ـ عمرو بن مطاع الجعفی
79ـ عمرو بن جنادة الانصاری
80ـ عمرو بن ضبیعة الضبعی
81ـ عمرو بن کعب ابو ثمامة الصائدی
82ـ قارب (آزاد شده حسین ع)
83ـ قاسط بن زهیر التغلبی
84ـ القاسم بن حبیب الازدی
85ـ کردوس التغلبی
86ـ کنانة بن عتیق التغلبی
87ـ مالک بن ذودان
88ـ مالک بن عبد الله بن سریع الجابری
89ـ مجمع الجهنی
90ـ مجمع بن عبید الله العائذی
91ـ محمد بن بشیر الحضرمی
92ـ مسعود بن الحجاج التیمی
93ـ مسلم بن عوسجه الاسدی
94ـ مسلم بن کثیر الازدی
95ـ مقسط بن زهیر التغلبی
96ـ منجح (آزاد شده امام حسن ع)
97ـ الموقع بن ثمامة الاسدی
98ـ نافع بن هلال الجملی
99ـ نصر (آزاد شده علی ع)
100ـ النعمان بن عمرو الراسبی
101ـ نعیم بن عجلان الانصاری
102ـ واضح الرومی (آزاد شده حارث سلمانی)
103ـ وهب بن حباب الکلبی
104ـ یزید بن ثبیط العبدی
105ـ یزید بن زیاد بن مهاصر الکندی
106ـ یزید بن مغفل الجعفی
چنانچه سی تن از بنی هاشم را به این تعداد که ذکر شد اضافه کنیم.تعداد شهدای کربلا به 136 نفر میرسد و چون قیس بن مسهر صیداوی و عبد الله بن بقطر و هانی بن عروة را نیز جزء آنها قرار دهیم تعداد آنها به 139 نفر خواهد رسید.
((شيعه ، دو قبله دارد؛ يكى كعبه براى عبادت و ديگرى كربلا براى شهادت )).
كربلا، منحصر به زمان و مكان مشخصى نيست ؛ بلكه مانند نور، در تمامى آفاق هستى پراكنده گشته و مانند طوفانى جهانى در تمامى اعصار و قرون ، سير مى كند و هماره صدها قافله دل را به همراه خود مى برد.
كربلا، جايى است كه بزرگترين مصيبتهاى تاريخ در آن واقع گشته و غمبارترين روز تاريخ يعنى عاشورا را به خود ديده است .
كربلا، از مقدس ترين مكانهايى است كه از نظر شرافت و فضيلت با زمين كعبه برابرى مى كند البته اگر بالاتر نباشد؛ چرا كه آن جا كعبه گل است و اين جا كعبه دل .
كربلا، هيچ گاه سرزمين جاهليت و جاهلان نبوده و نيز با خون سرخى كه جزو خون رسول خدا آميخته گشته و پيكرى را كه پاره اى از بدن رسول خداست ، چون نگينى درخشان در خود جاى داده است .
كربلا، نامى پرفروغ است كه از ميان نامهاى ديگر چون : ((غاضريه ، نينوا، ماريه ، عمورا، نواويس ، شط فرات ، طف ، ساحل فرات ، طف فرات و حاير)) به طور ويژه اى ، جلوه نمايى مى كند كه گوياى يك حقيقت بسيار مهم است ؛ حقيقتى كه در طول تاريخ ، دلها را لرزانده و اشكها را جارى ساخته است ؛ چرا كه يادآور كربى عظيم و بلايى بس بزرگ است : هذا موضع كرب و بلاء.
آيا تاكنون انديشيده ايد كه چرا مسافر، مى تواند در خاك كربلا نظير يثرب و بطحا، نماز خود را كامل بخواند؟! مگر نه آن است كه انسان در آن جا به وطن عقيده مى رسد و سفرش پايان مى يابد.
كربلا نيز چونان مسجد كوفه ، منبرى بلند براى نشر پيام حق است . مكه ، مدينه ، كوفه و كربلا، ارتباطى عميق و پيوندى ناگسستنى با يكديگر دارند؛ چنانكه ماههاى رجب المرجب ، شعبان المعظم و رمضان المبارك كه نظم تكوينى آنها گوياى اين واقعيت است كه شهر على ، شهر النبى و شهر الله ، از ترتيب حكيمانه اى برخوردارند.
بر اساس روايات مورد اعتماد، نخستين كسى كه براى حسين بن على عليهماالسلام مرثيه سرايى كرده ، جبرئيل امين عليه السلام مى باشد كه براى حضرت آدم عليه السلام هنگام توبه ، چنين گفته است :
((اين شخص ، به مصيبتى دچار خواهد شد كه مصيبتهاى ديگر در كنار آن ، اندك و كوچكند. عطشان ، غريب و تنها كشته مى شود؛ نه يارى دارد و نه ياورى .
آه ! كاش مى ديدى او را كه مى گويد: واعطشاه ! در حالى كه تشنگى مانند دود، بين او و آسمان حايل گرديده است و كسى به فرياد او نمى رسد جز با شمشير و جرعه هاى پياپى مرگ . آنگاه جبرئيل و آدم عليهما السلام چونان جوانمرده كه در سوگ عزيز خود مى نالد، براى حسين گريستند)).
ظاهرا اولين مردى كه از خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام مرثيه شهيدان كربلا را پس از وقوع اين فاجعه هولناك ، سروده است ((حضرت امام زين العابدين سيد الساجدين امام على بن الحسين عليهما السلام )) بوده كه در مراحل مختلف ، بويژه مسجد جامع اموى دمشق ، حماسه اى عظيم آفريد و انقلابى بزرگ پديد آورد. تا آنگاه كه مردم شام ، گريه و شيون نمودند.
بارى ، مرثيه خوانان و مديحه سرايان ، در حقيقت به نخستين مرثيه سراى كربلا اقتدا نموده اند. جالب اين جاست كه نه تنها شيعيان و حتى مسلمانان ، بلكه بيگانگان نيز براى حسين بن على عليهماالسلام روضه خوانى نموده اند.
به اين بخش از مرثيه ((جرجى زيدان مسيحى )) توجه فرماييد:
((شب ، چادر خود را برافراشت و جنگ با كشته شدن حسين و ياران باوفا و خويشان فداكارش به پايان رسيد و جسدهاى بى سر و خون آلود شهدا در ميدان جنگ باقى مانده ، ماه ، اشعه خود را بر دشت كربلا افكند. خاك كربلا كه تا روز گذشته خشك و تشنه بود، با خون بى گناهانى سيراب شد. اگر خاك كربلا مى دانست كه در آن روز هولناك و تاريخى ، چه فاجعه بزرگ و جنايت عظيمى رخ داده است ، حتما تشنگى را بر سيراب شدن ترجيح مى داد و اگر ماه مى دانست كه در آن شب حزن انگيز و شام غريبان ، اشعه خود را به كدام قطعه اى از زمين مى فرستد، حتما روشنايى خود را محبوس مى كرد تا آثار آن جنايت عظيم و دلخراش را - كه تاريخ مانند آن را به ياد ندارد - از انظار پنهان كند)).
در لوح نقرهای كه با حاشیة جواهرات گرانبها، مرصع در وسطش خطوطی به حروف طلایی نگارش یافته بود، در جنگ جهانی اوّل (1916 میلادی) به وسیلة سربازان انگلیسی در چند كیلومتری بیت المقدس ـ كه مشغول سنگرگیری و حمله بودندـ در دهكدة كوچكی به نام «اونتره» كشف گردید كه بعد از ترجمه و بررسی در سوم ژانویه (1920) معلوم شد كه این لوح مقدسی است به نام «لوح سلیمانی» و سخنانی از حضرت سلیمان را در بر دارد كه به الفاظ عبری قدیم نگارش یافته است كه ترجمة لوح سلیمانی بدین قرار است:
پیامبر اكرم(ص) كه درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد، فرمودند: «حسین جانم! تو جان عالم هستی». آری، حسین(ع) فرزند علی و فاطمه، عصارة هستی و جان عالم آفرینش میباشد و پروردگار منان با آفریدن او كه تمام مظاهر و آثار شگفتیها و شایستگیها و بایستگیهای عالی و متعالی انسان كامل است، همة ارزشها و برجستگیها را است متجلی ساخت.
توبة حضرت آدم(ع) ابوالبشر،
«فتلقّی آدم من ربّه كلماتٍ فتاب علیه». آدم وقتی با وسوسة شیطان از بهشت بیرون رفت و از آن مرتبة الهی نزول كرد، خداوند متعال كلمات و اسمای خمسة معصومین را به وی القا كرد و این كلمات به قلب آدم رسید (اسماء طیبه و خمسه: محمد و علی، فاطمه، حسن وحسین -كه درود و سلام بی پایان خداوند بر آنان باد- است) خداوند متعال به بركت این اسامی و وجود مقدس آنان، از غفلت و قصور آدم درگذشت.
استغاثة حضرت یوسف(ع) بر امام حسین(ع)
در آن هنگام كه برادران یوسف او را به چاه انداختند، در اعماق چاه جبرئیل به یوسف فرمود: برای نجات خود توسل به این ذوات مقدس پنج تن بنما كه همانا «محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین» -صلوات الله علیهم اجمعین- میباشند.
پس حضرت یوسف چنین نمود و خداوند متعال موجبات نجات و خلاصی او را فراهم ساخت.
«مهاتما بده» و امام حسین(ع)
عظمت، شخصیت، تحمل مصائب و سختیهای امام حسین(ع) را نه تنها انبیای الهی و فرشتگان آسمان و ادیان مختلف و مكاتب گوناگون بیان نموده و با دیدة تكریم وتعظیم بر آن اشك ریختهاند، بلكه «مهاتما بده» كه از بزرگان است و عدّهای هم او را یكی از پیامبران میدانند، بعد از تعبیر و تفسیر فراوان كه در مورد عظمت و شوكت حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) و خوابی كه دیده و بشارت آمدن وجود مقدس علی و شكافته شدن دیوار كعبه و آمدن پیامبر گرامی اسلام را میدهد، در بستر مرگ وقتی شاگردش «آنند» را گریان و مضطرب میبیند، او را به آمدن خاتم پیامبران ـ كه نور خدا و عالم به اسرار هستی و صاحب یك تاج پنج پهلو كه مانند خورشید و ماه میدرخشد و نام الماس بزرگ آن «آلیا» باشد ـ بشارت ميدهد و سپس میگوید: آنند! به یاد داشته باش كه آن انسانهای پاك در ابتدا آفریده شدهاند ولی هنوز به ظاهر شدنشان بسیار مانده است.
ستمگران دُردانههای (فرزندان) وی را بسی زیان و آزار رسانند و برای ریشه كن كردن آنان از چیزی فرو گذار نكنند و دست به هر عمل ضدّ انسانی زنند.
امّا خدا نام و كار و مقصد او و نسل او را تا آخر دنیا باقی خواهد گذاشت.
همین طور ادامه میدهد و میگوید: خوشا به حال آنان كه با او و همراهان او همراهی كنند.
اكنون ای آنند! بیش از این نمیتوانم به تو یاد دهم (و اسرار را برایت ظاهر كنم).
استغاثة نوح پیامبر(ع) برای نجات كشتی
در ژوئیة 1951 میلادی گروهی از دانشمندان معدنشناس روسی، هنگام معدنیابی و كندن زمین به تخته چوبهای پوسیدهای برخوردند كه بعد از تحقیقات و بررسی كامل باستانشناسی فهمیدند كه متعلق به بقایای كشتی نوح است. در بین این چوبهای پوسیده به تكه تخته چوب مستطیلی برخوردند كه همه را به حیرت انداخت؛ زیرا در اثر گذشت زمان كهنگی و پوسیدگی به تمام چوبها راه یافته بود جز این تختهچوب كه 14 اینچ طول و 10 اینچ عرض داشت و حروفی چند بر آن منقّش بود. دولت روس برای تحقیق و بررسی دربارة این تخته چوب در 27 فوریه (1953 میلادی)كمیتهای تشكیل داد كه اعضای آن باستانشناسان و استادان آشنا به زبانهای عتیق بودند كه اسامی این اساتید در صفحة 36 و 37 كتاب «علی و پیامبران» ضبط و نگاشته شده است.
لذا پس از 8 ماه تحقیق و كاوش اسرار آن تختهچوب برای كمیته كشف گردید و معلوم شد كه این تخته چوب از كشتی حضرت نوح پیامبر(ع) است كه برای تَیمُّن و مددخواهی، چیزهایی بر آن نوشته و بر كشتی نصب كرده است. در وسط تخته یك تصویر پنجه نمایی وجود داشت كه عبارتی چند به زبان سامانی بر آن نگاشته بود (زبان رایج در زمان حضرت نوح(ع) و تا چندی بعد از زمان نوح زبان سامی یا سامانی بود و زبانهای عبرانی، سریانی، قیهانی، قبطی، عربی و غیره از شاخههای مختلف همان زبان است). ترجمه و شرح آن بدین قرار است:
«ای خدای من، ای مددكار من
به لطف و مرحمت خود و به طفیل ذوات مقدس: محمد، ایلیا، شُبّر، شُبیر و فاطمه، دست مرا بگیر؛
این پنج وجود مقدس از همه با عظمتتر و واجب الاحترام هستند و تمام دنیا برای آنان برپا شده است.
پروردگارا به واسطة نامشان، مرا مدد فرمای!
تو میتوانی همه را به راه راست هدایت نمایی».
توضیحات بیشتر و تصویر لوح كشتی حضرت نوح(ع) و انتشار خبر آن در مجلات و روزنامههای دنیا به طور كامل در كتاب «علی و پیامبران» آورده شده است.
استمداد حضرت سلیمان پیامبر(ع)
در لوح نقرهای كه با حاشیة جواهرات گرانبها، مرصع در وسطش خطوطی به حروف طلایی نگارش یافته بود، در جنگ جهانی اوّل (1916 میلادی) به وسیلة سربازان انگلیسی در چند كیلومتری بیت المقدس ـ كه مشغول سنگرگیری و حمله بودندـ در دهكدة كوچكی به نام «اونتره» كشف گردید كه بعد از ترجمه و بررسی در سوم ژانویه (1920) معلوم شد كه این لوح مقدسی است به نام «لوح سلیمانی» و سخنانی از حضرت سلیمان را در بر دارد كه به الفاظ عبری قدیم نگارش یافته است كه ترجمة لوح سلیمانی بدین قرار است:
«الله، احمد، ایلی، باهتول، حاسن، حاسین
یاه احمد! مقذا = ای احمد ! به فریادم رس
یاه ایلی! الضطاه = یا علی! مرا مدد فرمای
یاه باهتول! اكاشئی = ای بتول! نظر مرحمت فرمای
یاه حاسن! اضو مظع = ای حسن! كرم فرمای
یاه حاسین! بارفو = یا حسین! خوشی بخش
همین سلیمان اكنون به این پنج بزرگوار استغاثه میكند:
«بذات الله كم ایلی= و علیة قدر الله است»
اعضای كمیته چون بر مضمون نوشتة لوح مقدس اطلاع یافتند هریك با دیدة تعجب به دیگری نگریستند و انگشت حیرت به دندان گزیده و پس از تبادل نظر قرار بر این شد كه این لوح در موزة سلطنتی بریتانیا گذاشته شود، ولی بعد آن را در رازخانة كلیسای انگلستان گذارده كه فقط «اُسقف» از آن اطلاع داشته باشد.
باید با علم و بصیرت منتظر امام زمان(عج) باشیم زیرا امام حسین(ع) را منتظرانش کشتند.
نگهداشتن دین و ایمان در آخرالزمان مثل نگهداشتن ذغال گداخته در کف دست است.
__________________
آدرس جديد سايت:
antidajjal.ir
antidajjal1404@gmail.com