تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
گنجینه عکس ارزشی
و آدرس
www.antidajjal.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما و بعد از تایید مدیر
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
معرفی منبع تحریفها ودروغها درباره عاشورا
عضو گروه تحقیقاتی دانشنامه 14 جلدی امام حسین (ع) میگوید: بیشترین تحریفاتی كه درباره نقل قیام عاشورا انجام شده است، در مقاتلی مانند «ابیمخنف»، «اسرارالشهادة»، «نورالعین»، «منتخب طریحی» و مقاتلی كه در قرون اخیر نوشته شدهاند، وجود دارد.
به گزارش فارس، برخورد احساسی با واقعه عاشورا سبب ورود برخی از مطالب غیرواقعی در كتابهایی است كه بیشتر آنها در قرون اخیر نگاشته شدهاند. برای بررسی و شناخت انحرافات و خرافههایی كه وارد مقاتل شدهاند، میزگردی با حضور حجج اسلام سیدمحمود طباطبایینژاد و امیرحسین ملكپور، اعضای گروه تحقیقاتی دانشنامه 14 جلدی امام حسین (ع) انجام شد كه گزیدهای از آن در پی میآید.
ابتدا قصد دارم به معرفي چند کليد کاربردي در محيط ويندوز بپردازم که با استفاده از آنها ميتوانيد تنها با دو کليد، يکي از برنامه هاي موجود در ويندوز را فراخواني کنيد. اين کليدها ميتوانند سرعت شما را در کار با کامپيوتر بالاتر ببرند و شما را حرفه اي تر جلوه دهند.
شما مي توانيد با نگه داشتن کليد WINDOWS و در همان حالت که آن کليد را نگه داشته ايد کليد E را بزنيد مشاهده مي کنيد که MY COMPUTER فعال مي شود .
• با نگه داشتن کليد WINDOWS، کليد D را بزنيد مشاهده مي کنيد که SHOW DESKTOP نمايان مي شود. براي آنکه با مفهوم اين جمله آشنا شويد قبل از اجرا اين ترفند يک پنجره مانند MYCOMPUTER باز داشته باشيد. بعد از اجراي اين ترفند مي بينيد که صفحه فعال شما به صورت HIDEN قرار مي گيرد.
قبل از آغاز جهان چه خبر بود؟
مقاله اخیر راجر پنروز مبنی بر کشف آثار رویدادهای پیش از مهبانگ و آغاز جهان، بحث داغی را در مورد منشا جهان بهراه انداخته و انتشار 3 مقاله چالشبرانگیز در رد این ادعا، این بحث را داغتر کرده است.
تصور ما از نخستین روزهای عالم ممکن است سرشار از نقاط مبهم باشد، اما این بدان معنی نیست که ما به دنبال شواهدی از اتفاقات رخ داده پیش از مهبانگ نیستیم. اخیرا در یک مجموعه مقاله سهگانه ادعا شده که حلقههای هممرکز مربوط به دمای یکنواخت در تابش زمینه کیهانی (نخستین تشعشعی که پس از مهبانگ در جهان منتشر شد) ممکن است نشانههایی از تصادم سیاهچالهها در یک دوره کیهانی باشد که قبل از جهان فعلی ما وجود داشته است.
به گزارش نیچر، ایده اصلی متعلق به واهه گارزادیان از انستیتو فیزیک ایروان ارمنستان و راجر پنروز، فیزیکدان نظری مشهور دانشگاه آکسفورد انگلستان است. این دو در مقاله اخیر خود استدلال کردهاند که تصادم سیاهچالههای فوق سنگین پیش از مهبانگ ممکن است باعث ایجاد امواج گرانشی کروی پخششوندهای شده باشد که اثر خود را به صورت حلقههای مشخص در تابش زمینه کیهانی بر جای گذاشتهاند.
مقاله بحث برانگیز پنروز و گارزادیان
راجر پنروز در این باره به بیبیسی گفت: «ما در تابش زمینه کیهانی به پژواکهایی از رویدادهای قبل از انفجار بزرگ دست پیدا کردیم که مانند حلقههایی به دور خوشههای کهکشانی ظاهر میشوند».
ایدههای مطرح شده در این روش از نظریهای نشات میگیرد که توسط پروفسور پنروز در سال 1994 / 1373 مطرح شده و در مواردی با نظریه تورمی تناقض دارد. نظریه تورمی ادعا میکند پس از مهبانگ، جهان در دوره زمانی بسیار کوتاهی دچار انبساط بسیار وسیع و سریعی شده است.
بخش مهمی از تحقیقات فیزیک پرانرژی با هدف روشن کردن این موضوع انجام میشود که قوانین طبیعی در طول دوره زودگذر تشکیل اولین نمونه از جهان چگونه تکامل پیدا کردهاند.
چرخه کیهانی
اغلب کیهانشناسان اعتقاد دارند که جهان، حدود 13.7 میلیارد سال قبل و در اثر مهبانگ به وجود آمده است. یکی از اجزای حیاتی مدل استاندارد کیهانی -که برای توضیح یکنواختی جهان تا این حد لازم است- این ایده است که در کسری از ثانیه پس از مهبانگ، جهان طی دورهای بسیار کوتاه دستخوش انبساطی فوقالعاده سریع شد که تحت عنوان تورم (Inflation) شناخته میشود.
اما پروفسور پنروز در این باره میگوید: «من هیچگاه موافق نظریه تورمی نبودم. اما اگر شما تورم را قبول نداشته باشید، باید چیز دیگری داشته باشید که بتواند همان کار انبساط را انجام دهد. در طرحی که من پیشنهاد دادهام، شما یک انبساط در مقیاس نمایی دارید، اما آن در عصر ما نیست. من از این نظریه برای شرح دادن دورهای از زمان انفجاز بزرگ تا آینده بسیار دور استفاده میکنم. من ادعا میکنم این دوره یکی از دنبالههای چنین رویدادهایی است. به این ترتیب میتوان گفت که آینده یکی از این اعصار گذشته تبدیل به انفجار بزرگی برای عصر ما شده است».
کیهانشناسی چرخهای تطبیقی (CCC) که پروفسور پنروز از آن دفاع میکند، مدعی است قوانین طبیعت در طول زمان تکامل پیدا کردهاند، همچنین این نظریه نیاز به یک تئوری برای توضیح شروع جهان را از میان برمیدارد. پنروز تصور میکند که یکنواختی عظیم جهان ما ریشه در قبل از مهبانگ دارد، دنباله دوره کیهانی دیگری که باعث شده جهان منبسط شود و به ابعاد نامحدود و بسیار هموار فعلی برسد. این دوره نیز به نوبه خود زاییده مهبانگ دیگری بوده که در آخر یک دوره کیهانی قبلتر ایجاد شده است. به این ترتیب، چرخهای ازلی و ابدی ایجاد میشود که هیچ آغاز یا پایانی ندارد.
یافته بینهایت بزرگ
پنروز و گارزادیان برای تایید این ادعا، دادههای هفت سال ماهواره دبلیومپ ناسا را تحلیل و پراکندگی اختلاف دما را در حلقههای اطراف بیش از 11هزار نقطه در آسمان محاسبه کردهاند. آنها تعدادی حلقه را کشف کرده که پراکندگی دمایی آنها به طرز محسوسی کمتر از آسمان اطراف آنها است و بهنظر میرسد شواهدی قبل از انفجار بزرگ هستند که نظریه CCC را نیز تائید میکند.
در این مطالعات آنها 11هزار مکان مختلف را بررسی کردند و به دنبال جهاتی در آسمان گشتند که زمانی بسیار دور، کهکشانهای غولپیکری که به دور یکدیگر میچرخیدند، احتمالا در آنجا با هم برخورد کردهاند. ممکن است در آن زمان سیاهچالههای بسیار بزرگ در مرکزهای آنها با یکدیگر ترکیب شده و به این ترتیب بخشی از جرم آنها در انفجارهایی بسیار بزرگ به انرژی تبدیل شده باشد.
نظریه CCC اینطور بیان میکند که این فرآیند ممکن است بیش از یک بار در تاریخ تکرار شده باشد و هر کدام از این رویدادها موجی ضربهای از انرژی را در جهان منتشر کردهاند.
این جستجو آنها را به 12 نامزد رساند که دایرههای هممرکز آنها با این نظریه سازگار بودند. برخی از آنها شامل 5 حلقه بودند که نماینده 5 رویداد از یک شیء در طول دوره تاریخ بودند. این رویدادها که نماینده نظمی غیرمنتظره در دنیای بزرگ سرشار از بینظمیهاست، میتواند نشانگر رویدادهای قبل از انفجار بزرگ باشد.
به گفته پنروز، نظریه تورمی تمام این بیقانونیها و بینظمیها را نادیده میگیرد؛ اگر ما بخواهیم به این نظریه تکیه کنیم، چه توضیحی برای این انفجارهای بزرگ درست قبل از پایان یافتن تورم وجود دارد.
استدلالهای اشتباه گارزادیان-پنروز؟!
اما اکنون ایده گارزادیان و پنروز از سوی سه مطالعه مستقل به چالش کشیده شده است. مطالعاتی که حاصل کار ایگون وهوس و هانس اریکسن از دانشگاه اسلو؛ آدام موس، داگلاس اسکات و جیمز زیبین از دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا؛ و امیر حاجیان از انستیتو اخترفیزیک نظری کانادا است.
نتیجه کار هر سه گروه تایید میکنند که دادههای دبلیومپ دارای حلقههایی با پراکندگی دمایی پایین است. اما تفاوت کار آنها با نتایج کار گارزادیان در اهمیتی است که آنها به این حلقهها نسبت دادهاند.
گارزادیان حلقههای مشاهده شده را با یک شبیهسازی از تابش زمینه کیهانی مقایسه کرد که در آن نوسانات دمایی بایستی کاملا یکسان باشد، به این معنا که فراوانی آنها مستقل از اندازه آنها است. با انجام این کار وی دریافت که هیچ الگویی نباید وجود داشته باشد، اما سه گروهی که نتایج کار او را نقد کردهاند میگویند که این طور نیست.
آنها به این نکته اشاره میکنند که دادههای دبلیومپ به وضوح نشان میدهد که در مقیاسهای زاویهای کوچکتر، نقاط خیلی گرم و سرد وجود دارد. در نتیجه نمیتوان فرض کرد که تابش زمینه کیهانی همسانگرد است. هر سه گروه در شبیهسازیهای خود از تابش زمینه کیهانی که مشخصات اساسی جهان تورمی را در نظر میگیرد، به دنبال الگوهای پراکندگی دایروی بودند و هر سه نیز حلقههایی را کشف کردند که بسیار شبیه حلقههای موجود در دادههای دبلیومپ است.
اما گارزادیان با گفتن اینکه این تحلیلهای انتقادی کاملا بدیهی است، آنها را رد میکند. وی استدلال میکند که اگرچه بین مدل استاندارد کیهانی و دادههای دبلیومپ "تا حد قابل قبولی" همخوانی وجود دارد، اما در یک مدل دیگر مانند مدل پنروز ممکن است که این همخوانی «به مراتب بهتر» باشد. با این حال، وی نمیتواند با اطمینان بگوید که این حلقهها مدرکی دال بر صحت مدل پنروز است. وی میگوید: «ما اثراتی را پیدا کردهایم که ویژگیهایی پیشبینی شده مدل پنروز را در خود حمل میکند».
همچنین شاون کول از گروه کیهانشناسی محاسباتی دانشگاه دورهام در دفاع از این تحقیقات تاثیرگذار گفت: «این نظریهای انقلابی است و ما اطلاعاتی در دست داریم که میتواند صحت آن را تائید کند. بینظمیهای آماری در اطلاعات تابش زمینه کیهانی یکی از واضحترین نشانهها برای اثبات این نظریه انقلابی است. در مدل استاندارد انفجار بزرگ ما هیچ چیز به شکل چرخهای نداریم. این نظریه یک شروع دارد و هیچگاه به پایان نمیرسد. اما سوالی فلسفی در این جا مطرح میشود، اینکه قبل از انفجار بزرگ چه چیزی بود. آنچه به دنبال آن هستیم، این است که "قبل از انفجار بزرگ چیزی نبوده است" را با استفاده از نظریه چرخهای رد کنیم».
روایت کورت فیشلر آلمانی از حضور ایرانیان در واقعه کربلا
به نوشته فريشلر، علي بن حسين (ع) (امام زين العابدين) در دمشق بستر بيماري بود پزشکي ايراني ـ که از پزشکان جندي شاپور به نام بختيشوع بود امام را معالجه کرد و تجويز دارو نمود. و امام حسين در کربلا کمک ملائکه را نپذيرفت .
به گزارش البرز، کورت فیشر آلمانی در کتاب خود به نقل از ابوعلی سیمجور از حضور تعدادی از ایرانیان در واقعه کربلا و پیوستن آنها به یاران امام حسین (ع) خبر میدهد و ادامه میدهد: "مورخان نام ايراني ها را تعمداًذکر نکرده اند؛ زيرا خلفاي عباسي با آن که به کمک ايراني ها سر کار آمدند با ايراني ها عداوت داشتند خلفاي اموي نيز خونخوارترين افراد را مأمور اداره ايرانيان مي نمودند ..."
کورت فريشلر آلماني در مورد امام حسين(ع)، کتاب «امام حسين (ع) و ايرانيان » را نوشته است . فريشلر در اين کتاب اسناد و مدارک را دقيقاًثبت نکرده است و به حضور نماينده امام در ايران «شهر ري » و آشنايي کم و بيش امام حسين(ع) به زبان فارسي و علاقه متقابل امام و ايرانيان ، و حرکت امام حسين (ع) از مکه به کربلا و فعاليت مسلم بن عقيل در کوفه و حادثه کربلا و اوضاع ايران و تأثير خون حسين (ع) و نفرين زينب (س) در سقوط اموي اشاره نموده است .
کورت فريشلر طرفداري کارگر ايراني در کوفه به نام عباس بذائي (اردبيلي ) از مسلم بن عقيل و کشته شدن او توسط سربازان محمد ابن اشعث را ذکر نموده فريشلر در مورد جنگ تن به تن در روز عاشورا مي گويد: «در عاشورا جنگ تن به تن از بامداد تا ظهر ادامه داشت و تو گويي قضا و قدر تعمد داشت که آن روز، جنگ به آن شکل ادامه پيدا کند... که تا آخرين لحظه ناظر صحنه هاي از خود گذشتگي سربازان حسين و خود او بشوند و حتي اندکي از آن فاجعه ها از نظرشان محو نگردد».
در مورد علاقه ايرانيان و حمايت آن ها از امام حسين(ع) ، فريشلر به نقل از ابو علي سيمجور ذکر مي کند که عده اي از ايرانيان کوفه به سوي قادسيه رفتند و به کربلا رسيدند... و خود را به امام حسين(ع) رساندند. حسين (ع) گفت : پس بدانيد که من و کساني که نسبت به من وفا دارند فردا به قتل خواهيم رسيد و شما از راهي که آمده ايد برگرديد تا کشته نشويد... ايراني ها گفتند: کشته شدن در راه تو براي ما سعادت است ... که بين (20 تا 30) نفر مرد ايراني در کربلا ماندند و فقط اسم (برويج = پرويز) معلوم است .
همچنان که ذکر شد در اين کتاب اسناد و مآخذ دقيقاًدرج نشده است و مورخان نيز در اين مورد (شرکت ايرانيان در کربلا) سخني ذکر نکرده اند که فيشر در اين مورد مي گويد: «مورخان نام ايراني ها را تعمداًذکر نکرده اند؛ زيرا خلفاي عباسي با آن که به کمک ايراني ها سر کار آمدند با ايراني ها عداوت داشتند خلفاي اموي نيز خونخوارترين افراد را مأمور اداره ايرانيان مي نمودند و نمي توان ترديد داشت که يکي از علل علاقه مندي ايرانيان به علي(ع) و فرزندانش ناشي از کينه بني اميه به ايرانيان بود و علي (ع) و فرزندانش بر عکس بني اميه به ايرانيان علاقه داشتند... مورخان به خاطر بيم از بني اميه اسم ايرانيان را که از حسين (ع) حمايت کردند از قلم انداختند».
در اين کتاب به شرکت (20 تا 30) ايراني در کربلا و شهادت آن ها به نعمان بن ابي عبدالله و قاضي سعد الدين ابوالقاسم عبدالعزيز معروف به ابن براج استناد نموده است .
فريشلر معتقد است که کاروان حسين (ع) در کربلا حداکثر 200 نفر بوده و حال آن که حداکثر سپاه پياده و سوار عليه امام سي هزار نفر بودند.
حماسه حسيني با توجه به مقايسه دو سپاه يکي از حماسه هاي رزمي بزرگ جهان است : «کشته شدن حسين و يارانش قطع نظر از هر نوع نظريه ايدئولوژي از لحاظ شجاعتي که از آن مرد (بزرگ ) و يارانش به ظهور رسيد، يکي از حماسه هاي رزمي بزرگ جهان است آدمي وقتي نوشته مورخان را در خصوص روحيه حسين (ع) مي خواند،حيرت مي کند که آن مرد داراي چه ايمان و اراده اي بود که آن موقع از مشاهده سر شکافته و خونين پسرش (علي اکبر) ... گريه نکرد و نناليد و گفت خدايا اين قرباني را در راه دين برحق خود، اسلام بپذير.
به نظر مي رسد که فريشلر به جاي علي اصغر، علي اکبر را نوشته است .
چرا که پس از اصابت تير حرمله بن کاهل اسدي به علي اصغر (ع) امام حسين (ع) خون او را به آسمان پاشيد که حتي قطره اي از آن خون به زمين نيفتاد.
از نظر کورت فريشلر، نطق زينب در کوفه هم در مردم تأثير نمود و هم روحيه نستوه و خلل ناپذير او را نشان داد و هم جوابي دندان شکن در جمع به عبيدالله زياد داد.
«نطق زينب در مردم خيلي اثر نمود... اولين بار بود که يک زن در کوفه ، با صداي بلند براي مردم نطق مي کرد... از روزي که شهر کوفه از صدر اسلام بنا شد تا آن روز اتفاق نيفتاده بود... زني که حرف مي زد يک اسير بود و نطق کردن يک مرد اسير يک پديده خارق العاده جلوه مي نمود تا چه رسد به اينکه يک زن اسير نطق نمايد که ... ما عظمت خود را از دست نداده ايم ما از خانواده رسالت هستيم و مباهات مي کنيم که مردان ما در راه حق کشته شده اند و ما اسيران رنج را جهت پيروي از حق تحمل مي نماييم ... برادرم با جدش رسول الله در بهشت است ... ولي آن ها که برادرم را کشتند در اين دنيا ملعون مي شوند... در دنياي ديگر در قعر جهنم اند... »
به نوشته فريشلر، علي بن حسين (ع) (امام زين العابدين) در دمشق بستر بيماري بود پزشکي ايراني ـ که از پزشکان جندي شاپور به نام بختيشوع بود امام را معالجه کرد و تجويز دارو نمود. و امام حسين در کربلا کمک ملائکه را نپذيرفت .
جبرئيل آمد که اي سلطان عشق يکه تاز عرصه ميدان عشق
دارم از حق بر تو اي فرخ امام هم سلام و هم تحيت هم پيام
که امام حسين (ع) جواب داد:
جبرئيلا رفتنت زينجا نکوست پرده کم شو در ميان ما و دوست
قصه کوته شمر ذي الجوشن رسيد گفتگو را آتش خرمن رسيد...
alvadossadegh.com
از همان آغاز به علل مختلف، سیر و سلوک عرفانی با شیوه ها و روشهای گوناگون انجام پذیرفته است که این شیوه ها و سلیقه ها به عنوان طریقت یا سلسله، شناخته شده اند، که به سلسله های مهم عرفان و تصوف اسلامی ذیلا اشاره ای می کنیم:
سلسله قادریه: منسوب به عبد القادر گیلانی (متوفی 562 ه.) ملقب به قطب الاعظم. پیروان این مکتب وحدت وجودی هستند. و به محبت و خدمت شهرت دارند. اگرچه در اصل از بین حنابله برخاسته اند، اما تا حدود زیادی اهل تسامح و مسامحه بودند. در این طریقت به حفظ سنت و شعائر تاکید می شود و این طریقت در سراسر بلاد اسلامی منتشر شده است. (1) سلسله رفاعیه: منسوب به ابو العباس سیدی احمد رفاعی بصری (متوفی 578) است که سلسله شیوخ آن به معروف کرخی می رسد. پیروان این طریقت جهانگرد و خانه به دوش و در کار ریاضت و تربیت و ترتیب ذکر، تندروتر از قادریه اند. (2)
سلسله بدویه: منسوب است به سیدی احمد البدوی (متوفی 675) که آنان را احمدیه نیز می نامند. سلسله بدوی در مصر انتشار زیادی پیدا کرد. در یکی از جنگهای صلیبی که سن لوئی به مصر حمله کرد پیروان این سلسله مسلمین را به جنگ با مسیحیان تشویق می کردند. اما بی بند و باری و میگساری آنها بعدها از اسباب عدم توجه عامه مسلمین به آنها شد. (3)
سلسله سهروردیه: منسوب به شهاب الدین عمر بن عبد الله سهروردی (متوفی 632 ه.) است که در تصوف طریقه ای معتدل داشت. وی عمل به فرایض دین را مقدمه وصول به حقیقت می شمرد. سلسله های جلالیه، جمالیه، زینبیه، خلوتیه و شعبه های متعدد و مختلف آن در آسیای صغیر، روشنیه در افغانستان از طریق سهروردیه نشات یافته اند. زکریای مولتانی، این طریقت را در هند رواج داد و پیروانی یافت. (4).
سلسله شاذلیه: منسوب به ابو الحسن شاذلی (متوفی 656 ه.) است. رعایت پنج اصل خوف ظاهری و باطنی، پیروی از سنت، عدم اعتنا به خلق، تسلیم و رضا، توکل در شادی و محنت، پایه اعتقادی این طریقت است. این سلسله در مصر و مغرب و بلاد عثمانی قدیم اعتبار تمام را کسب کرده است. سلسله های: جوهریه، وفائیه، مکیه، هاشمیه، عفیفیه، و قاسمیه، خواتریه در مصر و سلسله هایی مثل شیخیه، ناصریه، حبیبیه، و یوسفیه در مغرب، از آن منشعب شده اند. (5)
سلسله نقشبندیه: منسوب به خواجه بهاء الدین محمد نقشبند (متوفی 792 ه.). نقش بندیه خود شاخه یی بوده اند منشعب از سلسله خواجگان که منسوب بوده است به خواجه احمد عطاسیوی معروف به حضرت ترکستان. بعدها این سلسله در هند، مخصوصا در دوره اقتدار مغول هند، نفوذ داشت. پیروان این طریقت در آغاز، طرفدار زهد و فقر و سادگی بودند و اندیشه وحدت وجودی داشتند، اما بعدها برخی از آنان به مدح گویی و مال اندوزی روی آوردند. (6)
سلسله چشتیه: این سلسله را معین الدین چشتی (633) به وجود آورد. که شیخ فرید الدین شکر گنج (متوفی 670 ه.) و شیخ نظام الدین اولیاء (متوفی 725 ه.) از اخلاف وی هستند. (7)
سلسله شطاریه: منسوب به عبد الله شطار (متوفی بین 818 و 832 ه.) است سخنان او یادآور سخنان بایزید و حلاج است. این طریقه در سوماترا و جاوه نیز پیروانی دارد. (8)
سلسله مولویه: منسوب به جلال الدین محمد بلخی رومی معروف به مولوی (متوفی 672) که دو فرقه پوست نشینان و ارشادیه از آن برخاسته اند. پیروان این طریقت، معتقد به وحدت وجود هستند و توجه به وجد و سماع، قول و ترانه از مختصات این طریقت است. مولویه در عهد دولت عثمانی ها کسب نفوذ کردند و بعد از روی کار آمدن جمهوری ترکیه نفوذ خود را از دست دادند و اکنون فقط در حلب و بعضی بلاد کوچک باقی ماندند. (9)
سلسله بکتاشیه: منسوب به حاجی بکتاش ولی (متوفی 738 ه.) این طریقت در حدود قرن هشتم هجری پیدا شد و در ترکیه در روزگار سلاطین عثمانی رواج یافت. در آداب و عقاید این فرقه، هم صبغه تشیع است و هم نوعی گرایش به تاویل و مسامحه. بعضی آداب و رسوم هم از تاثیر و تقلید نصارا در بین آنها رواج یافته است. کلاه سفید، احترام به ادیان، مبارزه با ظلم، از خصوصیات آنان است. (10)
سلسله نعمت اللهیه: منسوب به شاه نعمت الله ولی (متوفی 835 ه.) عقیده به وحدت وجود افراطی از مختصات این طریقت است. چند طریقه از این سلسله منشعب شده است که در ایران پیروانی دارد.
سلسله ذهبیه: منسوب به میر عبد الله برزش آبادی که طریقه او از طریقت کبرویه جدا شده است و تا حدی رنگ غلو دارد و مانند سلسله نعمت اللهیه به تشیع منسوب است.
پی نوشت ها:
1 - ارزش میراث صوفیه، ص 98 به بعد و طرائق الحقایق، ج 3.
2 - پیشین.
3 - پیشین.
4 - پیشین.
5 - پیشین.
6 - پیشین.
7 - پیشین.
8 - پیشین.
9 - پیشین.
10 - پیشین.
قرآن کریم همراه با ترجمه و دوره کامل تفسیر نمونه (27 جلدی)!
نرم افزار همراه نمونه این نرم افزار در برگیرنده متن کامل قرآن کریم به همراه ترجمه حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی و دوره کامل تفسیر نمونه (27 جلدی) است
قرآن کریم همراه با ترجمهی معظم له و تفسیر نمونه Download HamrahNemooneh.zip | 6.89 MB
نسخهی کم حجم (بدون تفسیر) Download HamrahNemoonehLite.zip | 2.29 MB
تبيين ارزش و مقام زن و نقش تربيتي آن درآيات نوراني قرآن کريم و روايات حضرات معصومين (ع ) فرع بر انسان شناسي است و آن نيزخود ازهستي شناسي و توحيد نشات مي گيرد و زن عنصرتابناکي است که زيربناي همه فضيلت هاي انساني و ارزش هاي والاي خليفه الله درجهان است (1) نقشي که اسلام براي زن در نظام جامع تربيتي خود قائل است دقيقاً منطبق برفطرت و جايگاه او درنظام آفرينش است و دشوارترين و ظريفترين مسووليت ها که به عهده پيامبران بوده برعهده زنها گذاشته شده است و آن تربيت فرزند است .زن با برخورداري از ويژگيهاي خاص جسمي و روحي نقش مادري و تربيت فرزند را که زير بنائي ترين نقش ها درنظام خلقت است و صلاح و فساد جوامع بدان بستگي دارد عهده داراست . مکتب اسلام براي تربيت فرزند که يقيناً سرنوشت جوامع را رقم مي زند آنقدراهميت قائل است که براي انتخاب همسر و آداب و رفتار پدر و مادر قبل از انعقاد نطفه از رحم مادر،دوران بارداري مادرتا دوران تولد و شيرخوارگي و تا دوران کودکي نوجواني و جواني دستورالعملي دقيق تنظيم و ارائه نموده است که رعايت آن تربيت نسل صحيح و لايقي را دربردارد .
بدون ترديد دعا كردن براى حضرت صاحب الزمان، عليه السلام، نصرت و يارى اوست، چون يكى از انواع نصرت يارى كردن به زبان است، و دعا براى آن حضرت يكى از اقسام يارى كردن به زبان است قرآن مجيد مى فرمايد:
و اذا حييتم بتحية فحيوا باحسن منها او ردوها (1)
و هرگاه محبت و ستايش شديد به بهتر يا نظير آن جواب دهيد.
در تفسير على ابراهيم قمى ذيل آيه شريفه مى گويد: سلام و كارهاى نيك ديگر. (2)
پر واضح است كه دعا از بهترين انواع نيكى است، پس اگر مؤمن براى مولاى خود خالصانه دعا كند مولايش نيز براى او دعا مى كند و دعاى آن بزرگوار كليد همه خيرات و بركات و فلاح و رستگاريست. شاهد و مؤيد اين مدعا روايت ذيل است.
جمعى از اهالى اصفهان از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابو جعفر محمد بن علويه نقل كردند كه: شخصى به نام عبدالرحمن در اصفهان ساكن بود كه شيعه بود. از او پرسيدند: چرا به امامت حضرت امام على النقى، عليه السلام، معتقد شدى؟ گفت: چيزى ديدم كه سبب اعتقاد محكم من شد.
من مردى فقير بودم و زبان و جرات داشتم، در يكى از سالها اهل اصفهان مرا از شهر بيرون كردند. من با جمعى ديگر براى شكايت به دربار متوكل رفتيم، در حالى كه در دربار بوديم دستور از او صادر شد، كه على بن محمد بن الرضا، عليه السلام، را حاضر كنند. به يكى از حاضران گفتم: اين مرد كيست كه دستور احضارش داده شده؟ گفت: او مردى علويست كه رافضيان معتقد به امامتش هستند. سپس گفت: چنين مى دانم، كه متوكل او را براى كشتن حاضر مى كند و گفتم: از اينجا نمى روم تا اين مرد را ببينم چگونه شخصى است.
گويد: پس آن مرد سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ راه، در صف ايستاده به او نگاه مى كردند هنگامى كه او را ديدم محبتش در دلم جا گرفت. شروع كردم در دل براى او دعا كردن كه خداوند شر متوكل را از او دفع نمايد، او در بين مردم پيش مى آمد و به كاكل اسبش نگاه مى كرد نه به چپ نظر مى كرد و نه به راست. من در دل دعايم را تكرار مى كردم. هنگامى كه به كنارم رسيد صورتش را به سويم گردانيد. سپس فرمود: خداوند دعايت را مستجاب كند و عمرت را طولانى نمايد و مال و فرزندت را زياد سازد. از هيبت و عظمت او به خود لرزيدم و درميان رفقايم رفتم و پرسيدند چه شد؟ گفتم، خير است و به هيچ كس نگفتم. پس از اين ماجرا به اصفهان برگشتم، خداوند به بركت دعاى او راههايى از مال دنيا به من گشود به طورى كه امروز من تنها هزار هزار درهم ثروت در خانه ام دارم غير از اموالى كه خارج از خانه دارم. و صاحب ده فرزند شدم و هفتاد و چند سال از عمرم مى گذرد، من به امامت آن بزرگوار قائلم كه آنچه در دلم بود دانست وخداوند دعايش را درباره ام مستجاب كرد.(3)
اى دوستان امام زمان عليه السلام، خوب در اين روايت بنگريد كه چگونه يك انسانى كه اهل ايمان نبود به خاطر يك دعا براى حضرت هادى، عليه السلام، و دعاى آن امام همام در حقش صاحب ثروت و عزت و ايمان و تقوى گرديد. اگر ما كه از شيعيان و دوستان حضرت صاحب الزمان، عليه السلام، هستيم براى آن بزرگوار دعا كنيم و متقابلا حضرت ما را دعا بفرمايند چه بركات عجيبى در زندگى ما پيدا خواهد شد.
مرحوم آية الله موسوى اصفهانى در كتاب مكيال المكارم، مطلبى را به اين شرح نقل مى كند: يكى از برادران صالحم برايم نقل كرد كه آن حضرت را در عالم رؤيا مشاهده كرده و آن بزرگوار به او فرموده اند: «من براى هر مؤمنى كه پس از ذكر مصائب سيدالشهدا در مجالس عزادارى دعا مى كند، دعا مى كنم ». (4)
تا كى به اشك و آه تمنا كنم ترا
جانا بيا دمى كه تماشا كنم ترا
اميد دل به راه وصالت نشسته ام
تا يك نظر به آن قد رعنا كنم ترا
وقت سحر اميد اجابت رود كه من
با سوز دل دعا به سحرها كنم ترا
گفتم چه چاره آتش سوزان عشق را
گفتا به آب ديده تسلى كنم ترا
اى مشعر و منا ز صفاى تو با صفا
من از صفا و مروه تمنا كنم ترا
از درد هجر تو دل مجروح ناله كرد
گفتم به وصل يار مداوا كنم ترا
اى غايب از نظر به خدا، من هم از خدا
چون هاشمى هميشه تقاضا كنم ترا
راستى چه شيرين است زندگى در زير سايه اش و در زمان حضورش. در خاتمه اين بحث دست به دعا برمى داريم و مى گوييم: پروردگارا! لباس فرج را بر اندام زيباى دلربايش بپوشان و دل نازنينش را با بشارت ظهورش مسرور فرما، و توفيق ديدار جمال ملكوتيش را با عافيت نصيب گردان بمنك و كرمك يا ارحم الراحمين
در بهترين و عاليترين حالات براى فرج مهر بیکران دعا كنيم!
پی نوشت :
1. سوره نساء (4)، آيه 8
2. القمى، على بن ابراهيم، تفسيرالقمى ، ج1، ص 145.
3. الراوندى، سعيد بن هبة الله، الخرائج و الخرائج، باب حادى عشر در معجزات حضرت هادى.
4. موسوى اصفهانى، مكيال المكارم، ج1، ص 386.
باید با علم و بصیرت منتظر امام زمان(عج) باشیم زیرا امام حسین(ع) را منتظرانش کشتند.
نگهداشتن دین و ایمان در آخرالزمان مثل نگهداشتن ذغال گداخته در کف دست است.
__________________
آدرس جديد سايت:
antidajjal.ir
antidajjal1404@gmail.com