▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

اللهّم عجّل الولیک الفرج

سخنى با معشوق آسمانى   زهرا قاسمى

 

اى مهربان؛ بگذار تا در ميان ستاره‏هاى شب و تنهايى شب با تو سخنى داشته باشم؛ بگذار تا از درد جدائيت كه با غيبتت همه تكيه‏گاه مظلومان ازبين‏رفته بنالم؛ پيش از تو آب معنىِ دريا شدن نداشت ولى مى‏دانم كه با حضورت در ميان مردم هر قطره آب معنى يك دريا را مى‏دهد و حتى گياهانى كه با نبودنت اجازه زيبا شدن نداشتند ولى با تو گلستان مى‏شوند؛ اما افسوس كه بوى غيبتت به مشام تنهاييم مى‏رسد!

 

اى آقاى من؛ شنيده‏ام كه با نماز خواندن شماست كه خورشيد جان مى‏گيرد و با هر نفس شماست كه روشنتر مى‏شود! آخر از حريم كدامين بهارى كه عاشقانت با شنيدن نامت به قامت سبزت مى‏ايستند و قلبهايشان را به سوى شما روانه مى‏سازند؛ من مى‏دانم كه دل شما مانند دريا پاك است، پس چرا اى سرور امّت، ظهورت را تجلّى نمى‏كنى؟! طوفانهاى دريا براى شما حباب است؛ پس آخر چرا ما را در اين سرزمين آفتاب، چشم‏انتظار گذاشته‏ايد؟! روييدن خورشيد از خاك، معناى وجود تو را مى‏دهد و بهار را در نام شما مى‏جويم. عزيز دلم! چه شبها و روزها كه نام تو را بر زبان جارى مى‏ساختم و به يادت هميشه دلم آهنگ انتظار را مى‏نوازد و با پاى برهنه در جاده‏هاى انتظار قدم برمى‏دارم.

 

گلدسته‏هاى مسجد جمكران در خيال رسيدن نام زيبايت به گوششان در اوج آسمان دعا مى‏خوانند و گنبد جمكران در زير آسمان غم‏آلود دلهاى عاشقان چشم‏انتظار، كبوتر تو مى‏باشد! عاشقانى كه به مسجدجمكران مى‏آيند، سر بر ديوار جمكران مى‏گذارند و با چشمانى اشكبار تو را ياد مى‏كنند و با دل سوخته‏شان شما را صدا مى زنند. خوب مى‏دانم كه مرا نيازى به گفتن اين حرفهاى غمگين نيست، چرا كه شما در چشمهايتان روشنايى است كه اينها را مى‏بينيد. اى منتهاى مهربانى! هر روز جمعه عاشقان منتظر آمدنت هستند و ثانيه‏هارا به خاطر ديدنت مى‏شمارند؛ چرا كه همه هفته به اميد جمعه مى‏مانيم و هنگامى كه جمعه فرامى‏رسد زمين و زمان بوى تو را مى‏دهد؛ امّا غروب جمعه دلم را مى‏شكند و هنگامى كه جمعه مى‏رود دلم مى‏گيرد، چرا كه روزى كه وعده داده‏اى كه خواهم آمد بدون تو سپرى مى‏شود!

 

اى محبوب دلها!

 

تمام هستى‏ام را خاك قدمت مى‏كنم تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى -چرا كه تو آفتاب يقينى، كه اميد فرداها هستى، تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت گل‏سرخ مى‏مانى و نرم و سبز و لطيفى تو معنى كلمات آسمانى- هستيى كه دستهايش براى آمدنت به زمين دعا  مى‏كند.

 

اى تجسّم مهربانى!

 

غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را توصيف مى‏كنند و نفس آب تو رامعنى مى‏كند و نبض خورشيد تو را وصف مى‏كند.خوب مى‏دانم كه تو مى‏آيى؛ آرى تو مى‏آيى همانطور كه وعده كرده‏اى و آنگاه است كه انتظار را از لغتنامه‏ها پاك خواهيم كرد.

 

پس اى تمام زيبايى!

 

بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى.

 



......................................... ............................................. ............................................... ........................................
.............................................. .................................

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 7 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , antidajjal.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com